پژوهشگر

این وبلاگ حاوی نوشته ها و یادداشتهای منتشره اینجانب در رسانه ها می باشد

پژوهشگر

این وبلاگ حاوی نوشته ها و یادداشتهای منتشره اینجانب در رسانه ها می باشد

اینجانب علی اکبری به عنوان محقق و پژوهشگر مطالبی را در رسانه ها و خبرگزاری ها منتشر می نمایم که سعی دارم آنها را در این وبلاگ قرار دهم.
برای دسترسی بهتر خوانندگان محترم به اصل یادداشت درخبرگزاری یا تارنمای انتشار دهنده، در ابتدای هر متن، ضمن درج تاریخ و نام تارنمای مربوطه، لینک مربوطه نیز قرار گرفته است .

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

این مطلب 14 دی ماه 1393  در خبرگزاری فارس  منتشر گردید .

 قبل نوشت :شاید به نظر زمان مناسبی برای این تحلیل نبوده و مناسب بود که این تحلیل در زمان مذاکرات هسته ای نگاشته می شد لیکن معتقدم با توجه به گذشت مدتی از تمدید قرارداد و روشن شدن فضا و کاهش سطح التهاب و... اکنون راحت تر می توان در این خصوص نوشت و اتفاقا اکنون زمان مناسبی برای انتشار این مطلب است

مذاکرات ایران و شش کشور بار دیگر تمدید شد و سخن بر این است که هرچند این تمدید تا تیرماه ۱۳۹۴ می‌باشد لیکن «با توجه به نزدیکی دیدگاه‌ها! توافق نهایی بین ایران و ۵+۱ قبل از این تاریخ به امضا خواهد رسید.» سخنی که برخی دولتمردان کشورمان مطرح کرده و بر این امید دلخوش دارند و برخی مسئولین اقتصادی دولت، متناسب با این پیش‌فرض، از لزوم آمادگی بانک‌ها برای شرایط بعد از تحریم سخن می‌گویند. البته امید دادن و امیدواری به آینده روشن، امری لازم و بلکه ضروری است لیکن باید این امیدواری بر اساس واقعیات و مبتنی بر آینده‌های محتمل باشد که به نظر می‌رسد در این مورد، متأسفانه محقق نخواهد شد. این امر به معنای آینده تاریک و مبهم برای جمهوری اسلامی نیست؛ آینده از آن انقلاب است لیکن این آینده روشن جمهوری اسلامی ایران از مسیری غیر از مسیر مذاکرات محقق خواهد شد. برای تبیین دقیق‌تر این تحلیل باید اعلام داشت:

در مذاکره، هر کدام از طرف‌ها برای خود اهداف، راهبردها و طرق رسیدن به این راهبردها را طراحی و بر اساس آن بر سر میز مذاکره حاضر می‌شوند و سیاستمداران هر کشور تمامی تلاش و کوشش خود را برای رسیدن به مطلوب حداکثری به کار می‌برند و هر صورت عدم توانایی بر این امر، خطوط قرمزی را تعیین و بر سر این خطوط ایستادگی کرده و اجازه عقب‌نشینی از این خطوط را نخواهند داشت. اگر به مذاکرات ایران و ۵+۱ دقت کنیم برای هر دو طرف می‌توان این اهداف را تا حدودی معین و مشخص نمود لیکن اجازه دهید این بار به جای اینکه از منظر طرف ایرانی به مذاکرات بنگریم، نگاه طرف آمریکایی را مدنظر قرار دهیم.

 بهترین و مطلوب حداکثری برای آمریکا دست کشیدن ایران اسلامی از دستاوردهای هسته‌ای و تعطیلی تمام اقدامات در این بخش از فناوری است. این امری است که رییس‌جمهور امریکا صراحتاً بر آن اذعان و اعلام کرد که اگر می‌توانست [یعنی نمی‌تواند] تمام پیچ و مهره‌های تأسیسات هسته‌ای ایران را جمع می‌کرد؛ یعنی اتمام مذاکرات با توافقی که در آن ایران به جمع‌آوری و تعطیلی فعالیت‌های هسته‌ای خود متعهد و یا به یک فناوری کاریکاتوری و نمایشی بسنده بنماید. توافقی که در آن صورت آمریکا، نه بزرگ‌ترین پیروزی دهه اخیر بلکه برترین پیروزی دوران حیات خود را به دست خواهد آورد و آن را به معنای ابرقدرتی خود و نابودی انقلاب اسلامی به جهان معرفی خواهد نمود. این امر قطعاً محقق نخواهد شد به دلیل اینکه جمهوری اسلامی ایران نشان داده که از دستاوردهای هسته‌ای دانشمندان خود حمایت کرده و از خطوط قرمز خود عقب نخواهد نشست و به فرموده مقام معظم رهبری (نقل به مضمون) ایران اسلامی در حال حاضر حفظ دستاوردهای هسته‌ای را عملاً به معنای حفظ استقلال کشور می‌داند (امام خامنه‌ای ۲۳/۱۲/۱۳۸۴ )؛ بنابراین این گزینه امکان تحقق نداشته و نمی‌توان به آن دلخوش داشت.

گزینه دیگر، امضا توافق با پذیرش شروط طرف ایرانی می‌باشد. گزینه‌ای که به دلایل مختلف، طرف آمریکایی اجازه این کار را ندارد. صهیونیسم جهانی با هر توافقی که در آن به حقوق ایران اسلامی اذعان شود، مخالفت خواهد کرد. پذیرش ایران به عنوان عضو جدید جامعه هسته‌ای، راه را برای دیگر کشورها برای ورود به این باشگاه فراهم خواهد کرد و ایران را علاوه بر مواضع ایدئولوژیک، در موضوع علمی و فناوری نیز به عنوان الگو معرفی خواهد کرد و نشان خواهد داد می‌توان بدون اتکا به شرق و غرب و با خودباوری، به اوج قله‌های علم و فناوری دست یافت و چنین امری عملاً به تمام تبلیغات منفی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران خاتمه خواهد داد.

گزینه دیگری که می‌تواند مورد نظر قرار گیرد شکست مذاکرات بدون هرگونه توافق است. چنانچه مذاکرات به هر دلیل به نتیجه نرسد، آمریکا به عنوان به اصطلاح ابرقدرت و گنده لاتی که باید احترام سبیل به امانت گذاشته خود را نگه دارد، مجبور است که به تهدیداتی که قبلاً مطرح ساخته بود جامه عمل بپوشاند. اهم این تهدیدات در دو امر خلاصه می‌شود، اقدام نظامی و تشدید تحریم‌های اقتصادی.

 در موضوع تهدید نظامی، امریکا و اذناب او به خوبی از توخالی بودن این تهدید اطلاع دارند. ناتوانی آمریکا در اقدامات نظامی انجام‌شده در دهه اخیر و استیصال رژیم صهیونیستی به عنوان سگ هار آمریکا در منطقه نشان داده که دوران ابرقدرتی آمریکا به پایان رسیده و این ناتوی فرهنگی نظام سلطه است که تلاش دارد با ترسیم یک چهره بزک‌کرده از آمریکا، این پیر فرتوت و زمین‌گیر را در قالب یک جوان برنا و پرزور نمایش دهد؛ بنابراین عملاً گزینه نظامی، قابلیت اقدام نخواهد داشت. در خصوص تشدید تحریم‌ها نیز مشخص شده آنچه تحریم فلج‌کننده نامیده می‌شد نه تنها فلج‌کننده نبوده است بلکه به فرصتی برای احیای توانایی‌های نهفته ملت ایران تبدیل شده است. توجه به اقتصاد درون‌زا و مقاومتی، استفاده از امکانات مغفول مانده و بهره‌برداری بهینه از این امکانات و ده‌ها موضوع دیگر تنها بخشی از برکات تحریم ایران از سوی آمریکا است که هرچند سختی‌هایی بر ملت تحمیل می‌کند لیکن به دست آوردن پیروزی و رسیدن به قله و بی‌نیاز شدن از بیگانه، این سختی را قابل تحمل می‌نماید ضمن اینکه در این جنگ فرسایشی، طرف مقابل نیز در حفظ آنچه ائتلاف علیه ایران می‌نامد ناکام مانده و قطعاً توان تشدید این تحریم‌ها را نخواهد داشت و تشدید تحریم به معنای فروپاشی این به ظاهر ائتلاف خواهد بود.

ضمن اینکه در صورتی که مذاکرات به نتیجه نرسد، عملاً اعلام شده توافق ژنو از بین رفته و ایران دلیلی برای رعایت مفاد این قرارداد نخواهد داشت. توافقی که به اذعان و سخن طرف آمریکایی بهترین و برترین موفقیت آمریکا در یک دهه مذاکرات هسته‌ای بوده است. توافقی که در ایران با مخالفت بخشی از جامعه مواجه شده و عملاً دولت را با طیفی از منتقدان رودررو نموده است و هنوز نیز دولت محترم نتوانسته جواب قانع‌کننده‌ای به این دسته از منتقدان خویش ارائه نماید که چرا در مقابل امتیازات نقد واگذار کرده، تنها به دریافت برخی تعهدات نسیه از طرف مقابل (که آن هم عملاً نقض شده) اکتفا کرده است؟ با توجه به این امر مشخص است که طرف آمریکایی عملاً گزینه‌ای برای مقابله با ایران در صورت ترک میز مذاکره از سوی طرف ایرانی نخواهد داشت.

بنابراین بهترین و مناسب‌ترین گزینه برای امریکا، تمدید مکرر این توافق‌نامه است. تمدیدی که آمریکا را امیدوار می‌کند در این دوره تمدید بتواند طرف ایرانی را مجبور به عقب‌نشینی از خطوط قرمز و یا حداقل توقف در مسیر پیشرفت نماید. در این امر هرچند ایستادگی طرف ایرانی بر خطوط قرمز، پیشروی را برای طرف آمریکایی به دنبال ندارد، لیکن با توجه به متوقف کردن پیشرفت ایران، موضوع عقب‌نشینی برای آمریکا را نیز منتفی می‌سازد. آمریکا که در جبهه‌های مختلف، سنگرهای خود را از دست داده و اکنون حتی در داخل کشور خود نیز مقبولیت و مشروعیت ندارد، هر اقدامی که منجر به حفظ خطوط دفاعی او شود، نوعی پیروزی تلقی خواهد کرد. به همین مناسبت است که از تمدید توافق ژنو به عنوان بهترین و مناسب‌ترین گزینه استقبال می‌کند به نحوی که همگان مشاهده کردند مسئولان آمریکایی بعد از تمدید این توافق، آن را به عنوان پیروزی خودشان اعلام و این امر را نتیجه هوشیاری مذاکره‌کنندگان خویش برشمردند. آمریکا در حال حاضر سیاست «نه جنگ نه صلح» را بهترین گزینه برای مواجهه خود با ایران می‌داند.

 در مقابل، ایران اسلامی هرچند تمایلی به تخاصم ندارد لیکن به خاطر ترس از مرگ، دست به خودکشی نخواهد زد. به نظر می‌رسد این آخرین فرصتی است که به منظور اتمام حجت از سوی ایران به طرف آمریکایی و اروپایی داده می‌شود و خوشحالی طرف آمریکایی از رسیدن به هدف (تمدید توافق)، یک خوشحالی گذرا و موقتی است. آمریکا وضعیت کشتی‌گیری را دارد که از حریف زیر گرفته و اکنون خود را در موضع برتر می‌بیند غافل از اینکه این زیرگرفتن، نه نشان خستگی و درماندگی حریف است و نه نشان قدرت آمریکا و زمانی این مسئله مشخص می‌گردد که آمریکا در خیمه سنگین ایران اسلامی گرفتار و خاک خواهد شد. ایران اسلامی در صورت عدم وجود اراده در طرف مقابل، دلیلی برای تمدید مذاکرات و یا پایبندی به توافق موقت کنونی نخواهد داشت و راه خود را محکم و استوار ادامه خواهد داد. مسیری که بدون نیاز به اعتماد آمریکا تنها به منافع ملی ایران توجه دارد و برای آن دسته از افرادی که توافق با کدخدا را مسیر برطرف شدن مشکلات می‌انگاشتند، باطل بودن توافق با شیطان را نمایان خواهد ساخت.

  • ali akbari

این مطلب به عنوان سرمقاله کیهان 8 دی‌ماه 1393 منتشر گردید

اینکه سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی برای بازگشایی سفارت این رژیم منحوس در تهران دست به دامن خدا و دعا کردن شود مسئله عجیبی نیست چرا که شیطان نیز زمانی که خود را عاجز می‌بیند دست به دامن خدا می‌شود. شیطان نیز بر قدرت لایزال الهی اعتقاد دارد. شیطان رجیم آن زمان که از سجده بر انسان روی برتابید و از درگاه الهی اخراج شد به خداوند متعال عرضه داشت: مرا تا روز موعود مهلت ده و سپس به عزت خداوند قسم خورد که انسان‌ها را به غیر از عباد مخلصین گمراه خواهد کرد. (سوره ص آیات 79 تا 83) بنابراین دعای این مردک نیز از سر عجز و ناتوانی است و این واقعیت که رژیمی که ادعای ابرقدرتی داشت اکنون ناتوان و مفلوک است؛ اما آنچه قابل تامل است علت امیدواری به بازگشایی سفارت این رژیم در ایران است. به عبارت دیگر چه مسئله و علتی باعث شده که دشمن به بازگشت به ایران امیدوار شود. چه موضوع و یا کسانی زمینه‌ساز این امیدواری در دشمن شده‌اند.
نگاهی به رویکرد برخی افراد در داخل کشور در چند ماه اخیر و دشنام و ناسزاگویی به رفتار و عملکرد سیاست خارجی با رویکرد ایستادگی در برابر باج‌خواهی قدرت‌های بیگانه نشان می‌دهد که ظاهرا برخی افراد و جریانات داخلی هرگونه مقاومت و حمایت از جبهه مقاومت و ایستادگی بر اصول را نوعی جنگ‌افروزی و دشمن‌تراشی تلقی کرده و برای غلبه بر دشمنی دشمنان، نسخه تسلیم و سازش را تجویز می‌کنند. در ماه‌های اخیر در بحث سیاست خارجی نیز مواردی رخ داده که مطلوب نظام اسلامی نیست. سخن از رفتن مردی که هولوکاست را انکار می‌کرد و لزوم برقراری ارتباط با تمام کشورها بدون استثنا سخنان و اشاراتی است که از برخی افراد و بعضا دولتمردان شنیده شده است. در این نگرش اعتقاد بر این است دشمنی دشمنان این ملت به این واسطه است که ما دشمن‌تراشی کرده و برخلاف قواعد و نظام بین‌الملل! رفتار می‌کنیم و برای این که بتوانیم با دیگران (بخوانید زورگویان و مستکبران) به طور مسالمت‌آمیز زندگی کنیم باید این قواعد را به رسمیت بشناسیم.
منظور از نظام بین‌الملل نیز آن چیزی است که چند کشور معدود بر اساس زور و قدرتی که داشتند بر جهان تحمیل نموده‌اند. به عبارت دیگر این نگرش و دیدگاه، به طور رسمی نسخه بردگی ملت ایران را تجویز می‌نماید. آخرین نمونه‌ای که برای این تئوریزه‌سازان بردگی می‌توان اشاره کرد سخنان تنی چند از به اصطلاح اساتید دانشگاه- که مخصوصا یکی از آنها در میان دانشگاهیان به کم‌سوادی شهرت دارد- در خصوص مذاکرات هسته‌ای کشورمان است. همایشی که در آن سخنرانان با ردیف کردن برخی دلایل! از لزوم دست کشیدن از این دانش و فناوری سخن راندند و تندروتر و افراطی‌تر از دشمنان، به انکار توانایی و قدرت دانشمندان کشورمان در دستیابی به این دانش پرداختند.
موضوع دیگر که باعث امیدواری دشمن شده انجام اقداماتی در زنده کردن فتنه و فتنه‌گران در ایام اخیر است. روز دانشجوی امسال با حواشی مختلفی همراه بود. لغو سخنرانی عناصر موجه و انقلابی به بهانه‌های واهی و همزمان حضور برخی فتنه‌گران در دانشگاه‌ها، ارسال‌کننده این پالس به دشمن بود. به واقع زمانی که سران این رژیم فاسد از فتنه‌گران و جنبش سبز به عنوان بزرگترین سرمایه خود در ایران یاد می‌کنند، هرگونه اقدامی که منجر به حضور فتنه‌گران در میدان گردد، باعث تقویت امید دشمن خواهد بود. البته این فتنه‌گران و حامیان آنها در مقابل قاطبه مردم و دانشجویانی که در نهم دی‌ماه، بر جنازه فتنه 88 نماز میت خواندند، چونان کف روی آب هستند و محلی از اعراب ندارند لیکن «الغریق یتشبث بکل حشیش.» رژیم صهیونیستی به مانند غریقی است که در حال غرق شدن به هر شاخه خشکیده و خاشاکی چنگ می‌زند به امید آن که محملی برای نجات باشد.
دلیل امیدواری دشمن مشخص است اما باید به این ضرب‌المثل اشاره کرد که با دعای گربه سیاه باران نمی‌بارد. اکنون رژیم صهیونیستی با بدترین و فلاکت‌بارترین دوران خود مواجه است. رژیمی که داعیه نیل تا فرات را داشت اکنون در داخل سرزمین‌های اشغالی نیز امنیت ندارد. غزه را از دست داده و علی‌رغم راه‌اندازی چند جنگ نظامی تنها شکست و خفت نصیب این رژیم شده و اکنون نه تنها غزه را فتح نکرده بلکه در کرانه باختری نیز اقدامات اخیر مقاومت و مردم فلسطین نشان می‌دهد که وضعیت برای این رژیم در شرایط قرمز قرار دارد.
مهاجرت معکوس صهیونیست‌ها و اختلافات سیاسی بین سردمداران این رژیم باعث شده که برخی از حامیان این رژیم برای فروپاشی آن تاریخ مشخص کنند. رئیس پیشین دستگاه جاسوسی اسرائیل، مئیر داگان، در مصاحبه با روزنامه جروزالم پست، به سال 2012 گفته بود: «ما در لبه پرتگاه قرار داریم و نمی‌خواهم مبالغه کنم، اما ما با پیش‌بینی‌های بدی مواجه‌ایم که در آینده روی خواهد داد» هنری کیسینجر از مشهورترین نظریه‌پردازان سیاسی آمریکا که شدیدا از اسرائیل دفاع می‌کند، حدود دو سال پیش در مصاحبه‌ای اظهار داشته بود: «تا ده سال آینده، [یعنی سال 2022]، اسرائیلی وجود نخواهد داشت.»
سخنگوی رژیم صهیونیستی که از لزوم آموزش فارسی برای دیپلمات‌های این دولت غاصب سخن می‌گوید مناسب است گذری به صحیفه حضرت امام و بیانات مقام معظم رهبری بنماید. زمانی که با توطئه نظام سلطه، صدام عفلقی به ایران اسلامی حمله کرد، تصور بر این بود که با نابودی ایران اسلامی مسئله فلسطین به فراموشی سپرده خواهد شد و دیگر امامی نخواهد بود که روز قدس را جهانی کند اما در پایان جنگ، این ایران اسلامی بود که ققنوس‌وار از دل آتش بیرون آمد و ندای امام برخاست که «این جنگ، فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت.» اکنون و در دوره زعامت ولی فقیه زمان، امام خامنه‌ای هنوز این صلا سر داده می‌شود که ما از هر حرکتی که در مقابله با رژیم صهیونیستی انجام شود حمایت می‌کنیم. «پائول هرشسون» این نکته را آویزه گوش خود کند که «اسرائیل روز به روز ناامن‌تر خواهد شد؛ چه توافق هسته‌ای بشود، چه نشود؛ این را بدانید امنیت اسرائیل تامین نخواهد شد چه توافق هسته‌ای بشود و چه نشود.» (امام خامنه‌ای، 1393/9/6) بنابراین به جای این که برای بازگشایی سفارت این رژیم در ایران دست به دعا بردارد، برای زمانی که این رژیم توسط سربازان روح‌الله نابود می‌گردد، به دنبال مفری برای خود باشد. به عبارت دیگر این سفارت ایران است که در قدس، دومین قبله‌گاه مسلمانان بازگشایی خواهد شد، آن هم در زمانی که این سرزمین به دست صاحبان واقعی آن بازگردانیده شده است. آن روز چندان دور نخواهد بود.

  • ali akbari