پژوهشگر

این وبلاگ حاوی نوشته ها و یادداشتهای منتشره اینجانب در رسانه ها می باشد

پژوهشگر

این وبلاگ حاوی نوشته ها و یادداشتهای منتشره اینجانب در رسانه ها می باشد

اینجانب علی اکبری به عنوان محقق و پژوهشگر مطالبی را در رسانه ها و خبرگزاری ها منتشر می نمایم که سعی دارم آنها را در این وبلاگ قرار دهم.
برای دسترسی بهتر خوانندگان محترم به اصل یادداشت درخبرگزاری یا تارنمای انتشار دهنده، در ابتدای هر متن، ضمن درج تاریخ و نام تارنمای مربوطه، لینک مربوطه نیز قرار گرفته است .

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

این مطلب در روزنامه کیهان 26 مهرماه 1393 منتشر گردید.
نظام وهابی‌مسلک عربستان از همان بدو پیدایش که با دسیسه روباه پیر بر سر کار آمد نشان داده که به‌عنوان یکی از نوکران و مواجب‌بگیران نظام سلطه هر جا که لازم باشد برای دم تکان دادن برای صاحبان خویش آماده و حاضر است. از تخریب بقاع متبرکه در سرزمین وحی تا هتک‌حرمت حرم امن الهی. از پرورش مفتی‌هایی که فتاوای ایشان جز بدعت در دین و یا به تمسخر کشاندن دین اسلام چیزی دربر ندارد تا پرورش و صادرات تروریست‌هایی که جنود شیطان هستند و برهم زننده امنیت و آرامش منطقه و جهان. امام امت در پیام تاریخی خود فرموده بودند:‌«مسلمانان نمی‌دانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و «خادم‌الحرمین» به اسرائیل اطمینان می‌دهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمی‌بریم.» اگر در آن زمان مخالفت عربستان با ایران اسلامی توسط ایادی نظام سلطه به دعوای تشیع و تسنن تعبیر می‌شد اما اینک عربستان صراحتاً اعلام می‌کند که حاضر است هزینه جنگ و حتی دستمزد رژیم صهیونیستی برای نابودی جنبش مقاومت فلسطین که از اهل تسنن هستند را پرداخت نماید و این هماهنگی با سگ هار آمریکا در منطقه به‌گونه‌ای است که سردمداران نجس این رژیم غاصب اعلام می‌کنند هیچ زمانی تا این حد با ایشان هماهنگ نبوده‌اند و اینجا جایی است که حنای این رژیم خائن‌الحرمین مبنی بر نگرانی بر مسلمانان و اهل تسنن، رنگی ندارد. البته این تنها خیانت رژیم وهابی نبوده و نخواهد بود و تا زمان سرنگونی این رژیم باید منتظر چنین اقداماتی از سوی حکومت آل سعود بود.
آخرین اقدام نظام وهابی‌مسلک سعودی در عصری که دنیا محتاج و نیازمند انرژی است، چوب حراج زدن به این ثروت خدادادی است. عربستان به تاراج این سرمایه همت گماشته است و به امر نظام سلطه و به منظور تحت فشار قرار دادن مخالفان آمریکا تلاش می‌نماید قیمت نفت را به نحو بی‌سابقه‌ای پایین آورد. این امر قطعاً برای کشورهایی که در بودجه خود، نفت را بشکه‌ای بیش از صد دلار محاسبه نموده‌اند مشکلات فراوانی را ایجاد خواهد کرد و به خصوص روسیه که در حال حاضر در موضوع اوکراین، سوریه و... با غرب درگیر است بیشترین چالش را در این معرکه خواهد داشت.
ایران نیز از کاهش قیمت نفت متضرر خواهد شد اما در این وانفسا موضع‌گیری برخی از مسئولین جمهوری اسلامی شگفت‌آور است. برخی از مسئولین اظهار داشته‌اند که قیمت نفت ایران همواره با قیمت نفت عربستان مشخص می‌شده و اکنون ایران برای از دست ندادن بازار مجبور است که قیمت نفت را کاهش دهد؛ یعنی خواسته یا ناخواسته در این جنگ قیمت نفت، ایران طرف غرب را گرفته است و به جای تلاش برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت، منفعلانه با کاستن از قیمت نفت خود، علاوه بر از دست دادن درآمدهای خود، روسیه را نیز در فشار مضاعف قرار می‌دهد. البته این سناریو خوش‌بینانه است و اگر با دید منفی بر این موضوع نگریسته شود تعابیر نامیمونی را می‌توان برشمرد. در موضوع تحریم گازی اروپا توسط روسیه، برخی از مسئولین ایران اعلام کردند که حاضرند جای روسیه را در بازار انرژی اروپا پر کنند. در واردات بنزین، تولید داخلی را سرطان‌زا معرفی نمودند و در مقابل بنزین بی‌کیفیت خارجی را با عنوان یورو4 معرفی کردند و... این موارد می‌تواند باعث تردید در خصوص راهبردهای این وزارتخانه در بخش نفت وگاز شود. در موضوع کاهش قیمت نفت نیز حداقل کار، می‌تواند درخواست تشکیل جلسه اضطراری اوپک باشد. امری که ظاهراً در دستور کار قرار ندارد.
در خصوص تلاش اخیر عربستان باید اعلام کرد پایین آوردن قیمت جهانی نفت بخش دیگری از سناریو غرب برای مقابله با مخالفان است و متاسفانه بی‌توجهی مسئولان قبلی و کنونی به هشدارهای رهبر معظم انقلاب و عدم پیش‌بینی اقدامات در این خصوص باعث شده که در این موضوع، متضرر شویم. رهبر معظم انقلاب در تاریخ 20 اسفند 1392 و در دیدار جمعی از مسئولان دستگاه‌های مختلف، فعالان اقتصادی و مدیران مراکز علمی و رسانه‌ای و نظارتی فرمودند:‌«یک عامل برای تاثیرگذاری بر روی اقتصادها همین تکانه‌های گوناگون اقتصادی دنیا است که سرریز می‌شود به کشورها،... یک عامل هم تکانه‌های تخاصمی است؛ مثل تحریم‌ها و امثال تحریم‌ها. فرض بفرمایید که در مراکز تصمیم‌گیری، تصمیم‌گیری بشود روی قیمت نفت، یک وقت قیمت نفت را من‌باب مثال بیاورند به شش دلار، کما اینکه برای ما اتفاق افتاد؛ خیلی از اینها عادی نیست؛ اینها کارهای پیش‌بینی شده و مؤثر و به دنبال تصمیم‌گیری‌های مشخصی است که از مراکزی دنبال می‌شود؛ بنابراین مؤلفه دوم، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا است؛ به همین شرحی که عرض شد.» با توجه به طیف مخاطبان که مسئولین و نیز نخبگان را شامل می‌شد این توقع متصور بود که مجموعه‌های مرتبط با این مسئله اقدامات مقتضی برای مواجهه با این معضل را پیش‌بینی نمایند لیکن اقدامات و اظهارات مسئولان نشان می‌دهد که غفلت‌زدگی و اعتماد به دشمن باعث شده که تدبیر مناسبی در این خصوص اتخاذ نگردد.
اگر برخی از دوستان با اشاره به آمارها از رشد صادرات نفتی سخن می‌گویند، حجم وسیع واردات بعضاً بی‌خاصیت و تجملی و نیز غیرضرور و همین طور کاهش درآمد نفتی با توجه به قیمت کنونی که در ماه‌های آتی باعث بروز مشکلات بیشتری برای کشور خواهد شد، هشداری است که باید برای آن تدبیری راهگشا اتخاذ نمود.
البته اقدام عربستان نیز نوعی خودزنی و حکایت بازرگانی است که به علت حسادت به شریک خود، به غلام خویش دستور داد که او را بر پشت‌بام شریک سر ببرد تا همگان شریک او را به خاطر قتل وی گردن زنند، غافل از اینکه این حسادت جز بر باد دادن سرمایه، بی‌آبرویی و نابودی، حاصلی را در پی نداشت. عربستان در موضوع یمن و بحرین دو حیاط خلوت خویش را از دست داده و یا در آستانه خطر می‌بیند. جنبش حوثی‌ها در یمن با پشتوانه ملی توانست قدرت خود را به رخ بکشاند و نظام دست‌نشانده و گوش به فرمان را سرنگون کند. حاکمان یمن با حمایت و دخالت مستقیم و نظامی عربستان بسیاری از مردم یمن را به بهانه رافضی بودن و یا تلاش جهت کودتا و... به خاک و خون کشیده‌اند و بسیاری از مردم یمن همچنان از سرنوشت فرزندان خود بی‌اطلاع هستند. جوانانی که در زندان‌های مخفی و یا گورهای دسته‌جمعی آرمیده‌اند و اکنون عربستان باید پاسخگوی این جنایات باشد. در بحرین نیز علی‌رغم هزینه‌های فراوان، دولت غاصب و دیکتاتور نتوانسته اعتراضات مردمی را سرکوب نماید. آنانی که با توهم هلال شیعی به دنبال اختلاف‌افکنی بین مسلمانان بودند اکنون خود را در محاصره جریانات طرفدار ایران اسلامی می‌بینند.
امیدواریم که برخی از مسئولین کشورمان نیز این عمق راهبردی جمهوری اسلامی را ببینند و به جای اعتماد به دشمن و لبخند به شیطان، پاسخ یاوه‌گویی‌های سیاستمداران خبیث انگلیس و آمریکا و نوکران آنها را بدهند. این امر جز با ایمان به سنت‌های الهی و اعتماد و تکیه به ظرفیت درونی نظام میسر و محقق نخواهد شد و کوتاهی و بی‌توجهی به نگاهداشت این عمق راهبردی، جبران‌ناپذیر خواهد بود.
  • ali akbari

این مطلب در صفحه 10 روزنامه کیهان 16 مهرماه 1393 منتشر شده است

کشتی‌گیری که برای کسب پیروزی نهایی، قدری نرمش و انعطاف به خرج می‌دهد، در حالت نرمش، امتیازی کسب نخواهد کرد بلکه امتیاز را زمانی می‌گیرد که با چرخش راهبرد و نمایش اقتدار و قدرت خود، حریف مغرور خود را که دل به پیروزی خوش کرده بود، مات و مبهوت می‌نماید.
اگر نگاهی به مذاکرات هسته‌ای کشورمان با 5+1 داشته باشیم خواهیم دید در توافق اولیه، امتیازات نقدی داده و امتیازات نسیه‌ای گرفته شد. آنانی که رفع مشکل را در برقراری ارتباط با کدخدا می‌دانستند دیدند هر چقدر هم که انعطاف به خرج داده شد. سرسختی حریف نیز در مقابل افزون گشت و از اعطای القاب و عناوین به سرکردگان حریف نیز چیزی جز اهانت و توهین نشنیدیم. گروهی که ادعا می‌کرد می‌توان به جای اینکه در مذاکرات بیانیه سیاسی و تبلیغاتی خواند! با هنر دیپلماسی و راهبرد برد- برد در بازه زمانی صد روزه به توافق رسید پس از گذشت شش‌ماه به نتیجه نرسید و دولتمردان چاره را در تمدید مذاکرات دیدند تا شاید در این تمدید مهلت، بتوانند به توافق برسند. متأسفانه به نظر می‌رسد افرادی در داخل تمایل داشته باشند این مذاکرات به همین شکل ادامه داشته باشد و راهبرد «مذاکره برای مذاکره» همچنان در دستور کار قرار داشته باشد. این موضوعی است که بر روی آن مانور داده می‌شد و بیان مطالبی با عنوان تحلیل، یادداشت، تفسیر توافق ژنو و... تحت این عنوان که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد می‌توان آن را مجددا تمدید کرد، نشان از این داشت که این علاقه‌مندی، به دنبال زمینه‌سازی برای اجرا است. موضوعی که نظام اسلامی به هیچ عنوان آن را نمی‌پذیرد. سخنان رئیس‌جمهور محترم در مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر کوتاه بودن مدت باقی مانده برای رسیدن  به توافق نهایی و نیز پاسخ مسئولین سیاسی کشورمان در مصاحبه‌ها و مذاکرات به سوالات مطروحه در این خصوص، نشان می‌دهد که قطعا سناریوی تمدید مذاکرات در صورت عدم وصول توافق نهایی، اجرایی نخواهد شد و ایران اسلامی اعتقاد دارد چنانچه از طرف مقابل اراده‌ای برای وصول به توافق وجود داشته باشد، زمان صرف شده تاکنون و باقی مانده، برای این امر کافی است و اگر هم طرف مقابل تمایلی به توافق نداشته باشد، معطل کردن و مذاکرات آتی، بی‌ثمر و بی فایده خواهد بود و هیچ عاقلی کار عبث و بی‌فایده نمی‌کند.
 پس از اعلام رسمی راهبرد ایران اسلامی مبنی بر عدم تمدید مذاکرات، سناریوی «توافق به هر قیمت» توسط برخی افراد و جریانات مطرح شده است و برای تأمین این هدف اقدامات موازی از قبیل کمپین‌های عمومی و تفسیرهای جهت‌دار و... در حال انجام است و جریاناتی که اعتقاد داشتند در موضوع هسته‌ای تنها دانشمندان و  متخصصان این امر صلاحیت اظهارنظر دارند، دست به دامن هنرمندان نیز شده‌اند تا کمکی به تثبیت این راهبرد داشته باشند؛ غافل از این که حتی در میان هنرمندان نیز هر کس اندکی شرافت و عرق ملی داشته باشد قطعا چنین راهبردی را امضا نخواهد کرد.
در مورد این سناریو نیز باید بیان داشت نظام اسلامی، خطوط قرمز خود را به صراحت بیان داشته است و با چنین حرکات نابخردانه‌ای، خطوط قرمز نظام تغییر نخواهد کرد. اگر مذاکره‌کنندگان کشورمان در مدت باقی مانده توانستند شیطان بزرگ و افراد خبیثی چون سیاستمداران روباه پیر را مجبور به امضا توافقی که خطوط قرمز نظام در آن به صراحت ذکر شده باشد، نمایند؛ فبهاالمراد! و اگر چنین امری اتفاق نیفتد که به نظر نیز نخواهد افتاد باید منتظر بود و به اقدامات ایران پس از پایان نرمش و انعطافی که به خرج داده توجه نمود.
البته در حال حاضر نیز محاسن این راهبرد نظام اسلامی خود را نمایان ساخته است.
اگر تا قبل از این مذاکرات، برخی داخلی‌ها مشکل را در عدم ارتباط با شیطان بزرگ می‌دانستند، اکنون به پوچ و بی‌اثر بودن این راهبرد پی برده‌اند و مدافعان این راهبرد در اقل‌ترین تعداد خود هستند و باور این که تنها استقامت و مقاومت درونی است که می‌تواند باعث پیروزی و برتری بر دشمن و رفع مشکلات گردد به یک باور ملی تبدیل شده است.
عبارت «همه گزینه‌ها روی میز است» اکنون به یک فکاهی برای ایرانیان تبدیل شده است. رژیم صهیونیستی به عنوان سگ هار آمریکا در منطقه در یک جنگ پنجاه روزه با تحمل تلفات سنگین مادی و معنوی، با شکست مفتضحانه مجبور به عقب‌نشینی گردید و اکنون این گروه‌های مقاومت هستند که از روی میز بودن همه گزینه‌ها سخن می‌گویند. آمریکا نیز وضعیت بهتری ندارد. موضوع داعش نشان داد که آمریکا و غرب در ائتلاف‌سازی علیه ایران ناتوان هستند. آمریکا در تقابل با گروهک داعش که خود آن را به بار نشانده و یک گروهک تروریستی است، حتی نتوانست متحدین تاریخی خود را همراه سازد و تنها برخی دولت‌های خاص و برخی نوکران و مرتجعین منطقه‌ای آمریکا در این ائتلاف شرکت نمودند.
درخصوص تشدید تحریم‌ها و در موضوع تحریم روسیه، غرب نشان داد تنها انجام برخی رفتارهای نمایشی را تحمل می‌کند و زمانی که روسیه برخی تحریم‌های مقابله‌ای را اعلام کرد این حرکات نمایشی نیز رنگ باخت و اقتصاد خراب غرب اجازه اقدامات گسترده را برای تحریم دیگران نخواهد داد ضمن این که آمریکایی‌ها به صراحت اعلام کرده بودند که اگر اقدامات تحریمی علیه ایران را بیشتر و گسترده‌تر می‌کردند، نه تنها  موفق به این کار نمی‌شدند بلکه دیوار تحریم‌ها فرو می‌ریخت.
به نظر می‌رسد نظام سلطه یک سناریوی باخت-باخت را در مقابل خود می‌بیند. اگر در مهلت باقی مانده و در مذاکرات آتی، به خواسته‌های ایران تن دهد، مجبور به قبول ایران هسته‌ای و لغو تمام تحریم‌ها خواهد بود و اگر در مذاکرات به خواسته ایران تن ندهد، مجبور است  به ادعاها و بلوف‌هایی که قبلا مطرح کرده است جامه عمل بپوشاند. ادعاهایی که در قد و قامت آمریکا و اذناب او نخواهد بود. بلوف‌هایی که در جریان تحولات سوریه، عراق، لبنان و ... بطلان آن برای همه آشکار شده است و در هر حال این ایران اسلامی است که بار دیگر ثابت خواهد کرد آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و اگر قرار به گرفتن امتیاز است این امتیازگیری نه در تسلیم بلکه تنها در مقاومت و استقامت حاصل خواهد شد.

  • ali akbari

این مطلب در صفحه 10 روزنامه کیهان 29 مردادماه 1393 منتشر شده است .

زمان زیادی از دعوای برخی آقایان و سیاسیون در دولت قبل درخصوص دو واژه «وکیل‌الدوله» و «وکیل‌المله» نمی‌گذرد. در آن مقطع، برخی با اشاره به حمایت برخی وکلای مجلس از دولت، این اقدام را یک حرکت پوپولیستی و برای به دست آوردن آرا مردم در انتخابات‌های آتی و نیز استفاده از رانت‌های دولتی برای آبادی حوزه و شهر یا استان و یا سوءاستفاده شخصی برشمرده و به تقبیح این حرکت می‌پرداختند و در مقابل، آن دسته از نمایندگانی را که هر روز و به هر بهانه‌ای به تشدید  اختلاف بین  دولت و مجلس دامن می‌زدند افرادی شجاع و شیردل و وکیل‌المله معرفی می‌کردند که صراحت و جسارت طلب حقوق مردم از دولتمردان را داشتند. این دسته‌بندی به گونه‌ای ادامه یافت که عبارت «وکیل‌الدوله» به یک فحش سیاسی مبدل گردید.
با تغییر دولت، این دسته‌بندی به کلی تغییر کرد. به ناگاه شاهد رونمایی و بازخوانی عباراتی از رئیس‌جمهور محترم و دیگر سیاسیون در مدح حمایت مجلسیان از دولت و لزوم همکاری این دو نهاد برای پیشبرد اهداف بودیم. وکیل‌الدوله بودن به یک وظیفه مقدس تبدیل شد و افرادی که در سخن و رفتار، اقدامات دولت را تایید می‌کردند، افرادی معتدل و با تدبیر معرفی شده و نمایندگان مخالف با برخی حرکت‌های اشتباه دولت، افرادی افراطی و سرخورده و شکست‌ خورده انتخابات و... معرفی می‌شدند.
این دسته‌بندی خودساخته و بی‌منطق به قدری دارای اشکال است که نیازی به توضیح ندارد. وکلای مجلس همانند دولتمردان با توجه به سوگندی که به جای می‌آورند باید مدافع حق و حقیقت و حقوق ملت باشند. اگر دولتی در جهت اهداف و سیاست‌های کلی نظام و حمایت از حقوق ملت گام برمی‌دارد باید از او حمایت کرد و اگر به بیراهه می‌رود باید از اقدام او ممانعت به عمل آورد. این ممانعت برخی اوقات با تذکر، نصیحت، نامه‌نگاری محرمانه و... و گاهی اوقات با استیضاح میسر خواهد شد.
موضوع استیضاح وزیر محترم علوم نمونه دیگری برای تعیین محک اعتدال و قانون‌گرایی برخی افراد و جریانات سیاسی است. علی‌رغم تلاش وافر مجلس و نمایندگانی که اکنون به عنوان استیضاح‌کنندگان نام ایشان اعلام شده برای ممانعت از استیضاح و استفاده از دیگر راهکارها برای تصحیح حرکت خطرناک و نامناسبی که در این وزارتخانه شروع شده و نتایج منفی آن محرز و مشخص شده است، جناب آقای فرجی‌دانا توجهی به این تذکرات و خواسته‌های منطقی نداشت و به همین دلیل مجلس مجبور به استیضاح ایشان گردید. این استیضاح نتایج دیگری نیز به همراه داشت. جریانی که لزوم بررسی عدم کفایت رئیس‌جمهور دولت گذشته را توسط مجلس طلب می‌کرد و آن را از حقوق قانونی مجلس می‌دانست؛ اینک نه تنها استیضاح بلکه سوال کردن را نیز برنمی‌تابد و برای منحرف کردن افکارعمومی از مسایل و مواردی که منجر به استیضاح وزیر علوم گردید با انتشار اخبار کذب و دروغ و... این استیضاح را سیاسی‌ کاری افراطیون مجلس برای به دست آوردن مجدد قدرت معرفی می‌کند.
مجلس در همراهی با دولت کنونی اقدامات موثر و مفیدی انجام داده است. دوری از علنی کردن برخی  اختلاف‌های سیاسی، رای اعتماد به قاطبه نفرات پیشنهادی رئیس‌جمهور محترم برای تصدی وزارتخانه‌ها، زمینه‌سازی برای ایجاد آرامش  روانی در جامعه و ... برخی از اقدامات مجلس بوده است. مجلس تلاش کرده تذکر و اخطار به دولت را به موارد خاص و مهم و غیرقابل اغماض محدود سازد. متأسفانه اکنون از دولت پیام‌هایی صادر می‌شود که نشان می‌دهد بخش‌هایی از دولت محترم فارغ‌ از نظر مجلسیان، به برخی راهبردهای اشتباه خود اعتقاد راسخ دارند و حتی اگر اشخاص مسئول جابجا شوند، سیاست اجرایی‌شان تغییر نخواهد کرد. از دولتمردان محترم انتظار می‌رود به رای و نظر نمایندگان مجلس احترام بگذارند. نباید پیام‌هایی مخابره شود که دولت به کارت‌های زرد و قرمز مجلس توجهی ندارد و مسیر خود را پیش می‌برد بدون آن که در آن تغییر ایجاد کند. تداوم این رفتار و حرکت دولت باعث تشدید اختلاف بین این دو نهاد خواهد شد. اختلافی که برای هر کس نفع داشته باشد، برای مردم و نظام هیچ سودی نخواهد داشت. ظاهرا برخی از دولتمردان معتقدند مجلسی در رأس امور است که مطابق خواست ایشان رفتار نماید و اگر مجلس به تشخیص خود برای صیانت از حقوق ملت عمل نماید، نه تنها در رأس امور نیست بلکه باید به شدیدترین شکل آماج حملات گردد.

  • ali akbari

این مطلب با عنوان " اشتباه محاسباتی در مذاکره روسای جمهور ایران و آمریکا " در 23 مرداد 1393 در خبرگزاری فارس منتشر شده است .

بعد از حضور رئیس‌جمهور محترم در نیویورک و برقراری تماس تلفنی ایشان و رییس‌جمهور آمریکا، برخی جناح‌ها، افراد و سیاسیون کشور این حرکت را برخلاف تدابیر حضرت آقا و عدول از خطوط ترسیمی نظام تفسیر نمودند.

این افراد این حرکت را یک اشتباه از سوی جناب آقای روحانی و امتیاز دادن به دشمن بدون حصول هیچ نتیجه و منفعت ارزیابی می‌نمودند.

تحلیلی که به مذاق برخی خوش نیامد و این عده به تخریب منتقدان و بعضاً اهانت و تهمت به منتقدان حرکت آقای روحانی روی آوردند. این عده با اشاره به حمایت مقام معظم رهبری از آقای روحانی، حرکت وی را اقدامی مناسب و مدبرانه و باعث بهبود جایگاه سیاسی کشورمان مطرح می‌ساختند.

فارغ از این‌که بخواهیم در خصوص علل و نتایج حرکت جناب رئیس‌جمهور و پذیرش یا عدم پذیرش دلایل ایشان برای مکالمه تلفنی با اوباما بحث کنیم، مقام معظم رهبری  در دیدار نمایندگان و سفرای کشورمان در خارج از کشور تلویحا اظهار داشتند ایشان تماس بین روسای جمهور دو کشور را به صلاح ندانسته و اجازه‌ای برای این کار نداده بودند.

معظم‌له در دیدار سفرا و نمایندگان کشورمان فرمودند: «در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر به خاطر مسائل حساس هسته‌ای و تجربه‌ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماس‌ها، نشست‌ها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده‌ای عاید نشد بلکه لحن آمریکایی‌ها تندتر و اهانت‌آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبون‌های عمومی بیان کردند»

همان‌طور که مشخص است ایشان فرمودند «بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه» به مذاکره بپردازند.

این مسئله می‌تواند رمزگشایی دیگری از حدود و خطوط قرمز ترسیمی توسط مقام معظم رهبری برای سیاست خارجی کشورمان باشد. سیاستی که برابر قانون اساسی، دولت و دستگاه‌های مربوطه موظف به اجرای آن هستند.

نگارنده در  یادداشتی با عنوان «تدابیر نظام برای شفاف‌سازی مذاکرات»  به تدابیر و فرمایش حضرت آقا در جلسات عمومی به‌منظور تنویر افکار عمومی و اطلاع از خطوط قرمز نظام پرداخته بود و به نظر می‌رسد سخنرانی اخیر معظم‌له نیز در همین راستا قابل تأمل و دقت است.

معظم له به‌واسطه حمایت از دولت، از بیان عمومی برخی خطاهای دولت در موضوع سیاست خارجی پرهیز نمودند و اکنون‌که تقریباً برای همگان بی‌نتیجه بودن و حتی تبعات منفی مذاکره با شیطان مشخص ‌شده است، برای این‌که مردم بتوانند حرکت خود را با منویات ولایت، تراز نمایند، این مطلب را اعلام فرموده‌اند.

دولتمردان محترم نیز باید این سخن مقام معظم رهبری را مدنظر قرار داشته باشند که فرمودند:

« نبود رابطه‌ى با آمریکا براى ما مفید است. آن روزى که رابطه‌ى با آمریکا مفید باشد، اول کسى که بگوید رابطه را ایجاد بکنند، خود بنده هستم.»(13/10/1386)

دولت محترم باید این درس را دریافت کند که زمانی که مقام معظم رهبری برای این امر و برقراری رابطه با آمریکا  پیش‌قدم نشده است، تلاش برای ایجاد رابطه با آمریکا، حرکت در پازل دشمن است. حرکتی که می‌تواند ناشی از اشتباه محاسباتی دولتمردان ما باشد و ضروری است نسبت به رفع این اشتباه محاسباتی اقدام نمود.

  • ali akbari