این مطلب در تاریخ 27 اردیبهشت 1393 با عنوان "ترسی از هزینه دادن نداریم " در خبرگزاری مشرق منتشر شده است .
با توجه به اتمام بی نتیجه مذاکرات اخیر کشورمان با 1+5 در خصوص توافق و
گام نهایی و بیان این مطلب که برخی از طرفین غربی بر پایه توهمات سر میز
مذاکره حاضر شده و توقع داشته اند ایران اسلامی ، این توهمات را به رسمیت
بشناسد، به نظر می رسد مذاکره کنندگان کشورمان نیز دریافته اند که زمانی که
پای منافع ملی پیش آید ، نمی توان خیلی راحت به توافق و تفاهم رسید و شاید
اکنون نگاهی منصفانه تر به نتایج تیم مذاکره کننده قبلی داشته باشند و
دیگر برخی از آقایان نگویند که طرف ایرانی به دنبال بیانیه دادن و شعار
سردادن بود و...چرا که زمانی که شما حاضر به چشم پوشی از منافع ملی خود
نباشید ، طرف مقابل تمایلی به امضا موافقت نامه نخواهد داشت.
مقام معظم رهبری ، مذاکره کنندگان کشورمان را فرزندان انقلاب نامیده و از
سوی دیگر به دولت نیز توصیه فرمودند انتقادهای مطروحه را شنیده و استفاده
مطلوب از آن ببرد ( نقل به مضمون) بنابراین شایسته است برخی دلایل نگرانی
منتقدین را برای رییس جمهور محترم و اعضا تیم مذاکره کننده کشورمان بازگو
کرده و از ایشان تقاضانماییم در گام نهایی ، مراقب کید و مکر دشمن باشند
هرچند که برآیند این دور از مذاکرات نشان می دهد تدابیر اتخاذ شده از سوی
ج.ا.ا باعث دقت بیشتر از سوی این تیم شده است .
دلیل اول: استفاده
دشمن از روش گام به گام با استفاده از نظر اتاق های فکر خود است . «باید به
این موضوع توجّه داشت. دشمن، سیاسی و سیاستمدار است؛ مغزِ طرّاحِ سیاسی
دارد، فکر میکند که چهکار باید بکند. یکی از طرّاحیها این است که حرف آخر
را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدریج طلبکاری ایجاد نمایند و طرفِ مقابل را
وادار به عقبنشینی کنند.»(7/3/1382) بنابراین این ترس وجود دارد آن چه در
گام نهایی توسط دشمن مطرح می گردد، بیشتر و گسترده تر از گام اول باشد و
این مطلب در حالی است که دولت در مقابل آنچه در گام اول پذیرفته ، نتوانسته
افکار عمومی کشور را متقاعد و همراه سازد. هم اکنون برخی مطالب که از زبان
دشمنان در خصوص مفاد توافق در گام نهایی مطرح می گردد ، بسیار تامل
برانگیز است و آنچه از مذاکرات چند روز اخیر منتشر شده بیانگر زیاده خواهی
طرف غربی است .این زیاده خواهی به گونه ای است که در صورت عقب نشینی طرف
ایرانی ، به تعطیلی تدریس دروس علوم پایه در دانشگاه های کشور نیز خواهد
رسید.
علاوه
بر این؛ متاسفانه طرف ایرانی نشان داده که ظاهرا علاقه ای به استفاده از
نظر دیگران ندارد .استفاده از برخی تعابیر ناپسند برای منتقدین، به جای
شنیدن سخن ایشان؛اعلام برخی از افراد تیم مذاکره کننده ایران مبنی بر این
که سوابق مذاکرات قبلی را به طور مناسب مطالعه نکرده اند، برخی از دلایل
نگرانی است .البته جای امیدواری است که ظاهرا این روند غلط در حال اصلاح
است . بیان این مطلب پس از موافقت در گام اولیه ، که باید از متخصصین کمک
گرفته شود و خواسته می شود حقوقدانان و اساتید دانشگاه و ... کمک کنند تا
این تیم بتواند کار خود را پیش برد، نشان از بازنگری در روند اشتباه اولیه
است و به نظر می رسد این بازنگری توانسته است تا حدی به تقویت تیم مذاکره
کننده ایران کمک نماید ( هرچند که نباید به این مقدار اکتفا نمود و تا
زمان مذاکرات آتی لازم است مفاد مذاکرات اخیر ، در اختیار نخبگان و اساتید
قرار گیرد تا این افراد بتوانند به تیم مذاکره کننده ایرانی ، کمک و همفکری
داشته باشند.)
دلیل دوم اشکال در استراتژی برد - برد است . برخی
از سیاسیون با اصرار بر این واژه اظهار می دارند که در جهان سیاست ،بازی
صفر و صد بی معنا است و کشورها با تعامل می توانند همزیستی مسالمت آمیز
داشته باشند و در سایه توافق نامه ها و... به سود مشترک دست یابند . البته
ممکن است در بازی سیاست و جهت فریب دشمن چنین حرفی زده شود اما اگر این یک
اعتقاد باشد؛ در پاسخ باید اظهار داشت این مطلب در خصوص همکاری با دوستان ،
صادق است لیکن در مواجهه با دشمن ، هر گونه قرارداد قطعا به معنای برتری
یک طرف بر طرف دیگر است و چیزی به عنوان بازی برد -برد در مواجهه دو جبهه
متخاصم و دشمن با یکدیگر وجود ندارد. ممکن است طرف برنده و طرفی که عقب
نشینی می کند در ظاهر مشخص نباشند لیکن دقت در هرقرارداد و پیمانی که بین
دو دشمن منعقد شده ، طرف پیروز و مغلوب را مشخص خواهد کرد.طرف غربی نشان
داده که دست بگیر دارد و امتیاز می گیرد اما امتیازی نخواهد داد « حالا
بعضیها میگویند چیزی بدهیم، چیزی بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست
نیست؛ هیچ چیز نخواهند داد.»(7/3/1382) نحوه برخورد طرف غربی در خصوص
تعهداتی که در گام اولیه داشته است بیانگر همین موضوع است . یعنی در حالی
که امتیازات نقد از ایران اخذ کرده است ، تعهدات نسیه ای داده که برخی از
همین تعهدات را نیز نقض نموده است . تشدید تحریم، اخراج دانشجویان ایرانی
از برخی دانشگاه های غربی و... برخی از این موارد است.
مساله
دیگر ، بزرگ دیدن دشمن ، بیش از واقعیت موجود است. جمله معروف یکی از
دولتمردان در خصوص توان نظامی امریکا یکی از نمونه های این موضوع است .
باید از آقایان سوال کرد آیا واقعا امریکا دارای این قدرت افسانه ای است
که شما می فرمایید؟ «چرا قرآن را نمیخوانیم که اینقدر تکرار میکند:
«الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و
قالوا حسبنا اللَّه و نعم الوکیل.» چرا از دشمن میترسید؟! دشمنِ ضعیف،
دشمنِ ناتوان، دشمنی که همین امروز هم برای اینکه ایران را زیر فشار قرار
دهند، دریوزگی اروپا را میکند. سراغ این کشور و آن کشور اروپایی میرود که
«بیایید با ما همدست شوید، شاید بتوانیم به ایران فشار بیاوریم.» این،
دلیلِ این نیست که به تنهایی نمیتواند فشار بیاورد؟! این، دلیل بر این
نیست که این ملت عظیم، با این قدرت معنوی و اسلامی، بر قدرت مادّی او، تا
به حال فائق آمده است؟! چرا فکر نمیکنند؟!» (12/8/1372) و البته ایران
اسلامی در سال 1393 نسبت به سال 1372 که این فرمایش آقا مطرح شده ، بسیار
قویتر و پیشرفته تر شده و امریکا نسبت به آن دوران ، دچار زوال و عقب نشینی
و شکستهای مکرر در راهبردهای خود گشته و اگر به تعبیر حضرت امام ، آمریکای
آن زمان چون شیری بود که وقتی نعره می زد ، چیزی هم از عقب او خارج می
شد، اکنون فقط چیزی از عقب او خارج می شود .
البته آن دولتمرد محترم
در سخنرانی و مباحث بعدی سعی در اصلاح جمله خود داشت لیکن باید توجه داشت
که زمانی که طرف مقابل حتی در خصوص زبان بدن، تحلیل و ارزیابی می کند، در
خصوص گفتار و کلام نیز این موارد مورد توجه دشمن قرار گرفته و حتی در جنگ
روانی نیز به عنوان دستاویزی برای دشمن خواهد بود.امیدواریم که آنچه که در
خصوص توان دشمن در باور مسئولان است همان باوری باشد که امام فرمود مبنی
بر این که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
دلیل چهارم ، طرز فکر
برخی آقایان است که فکر می کنند بدون دادن هزینه می توانند به مقصد و مقصود
برسند. در دنیای کنونی ، قانون جنگل حکمفرما است و برای بقا باید با چنگ و
دندان جنگید و توقع این که ما به زبان بگوییم باید با ملت ما با تکریم و
ادب صحبت شود و بی ادبان و شروران عالم، به موعظه ما گوش فرادهند ، بی معنی
است .
باید برای این که زورگویان عالم را مجبور کرد که با ما با
ادب سخن بگویند ، قوی شد ، جنگید و هزینه داد و البته این مساله به معنای
جنگ افروزی و خنجر کشیدن به دیگران نخواهد بود. بیان مکرر این مطلب که اگر
تعلیق نمی کردیم فلان اتفاق می افتاد و اگر عقب نشینی نمی کردیم فلان
مساله، ناشی از وجود این روحیه در بین برخی از سیاسیون است . «یکی از این
لغزشگاهها این است که انسان تصور کند دست یافتن به آرمانها بدون هزینه
امکانپذیر است. ما در دوران مبارزات هم میدیدیم؛ بعضیها بودند که اهداف
مبارزات را قبول داشتند، اما حاضر نبودند در راه این مبارزات هزینهای
بدهند، قدمی بردارند. امروز چنین کسانی هم هستند؛ تصور میکنند که باید به
هدفها رسید، بدون دادن هزینه؛ لذا آنجائی که پای هزینه دادن در میان است،
عقب میکشند. این عقبکشیدنها در بسیاری از موارد موجب میشود که انسان در
محاسبه اشتباه کند؛ خطی را که باید در مقابل دشمن دنبال کند، دنبال نکند.» «
اصل عدم تسلیم در مقابل زیادهخواهی دشمن و اینکه هرگونه تسلیم و نرمش،
او را تشویق خواهد کرد، پابرجاست. این اصل، همیشگی است.»(22/2/1382)
دلیل
پنجم برای نگرانی ، کند شدن یا توقف حرکت کشور در مسیر پیشرفت است . مقام
معظم رهبری دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری نموده اند و
بنابراین توقع وجود دارد که مسیر کشور به سمت پیشرفت باشد . «یک روزی بود
که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته
باشیم؛ آنها [غربیها ]گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ
داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا
سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز [3/5/1391]گزارش را
شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقبنشینیها را، آن
انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهای که هیچ خبری نبود»
نگرانی منتقدین بر این است که به نام و عنوان پیشروی و فتح الفتوح و... ،
روند عقب نشینی شکل بگیرد و کشور به جای حرکت به جلو، متوقف شده یا عقب
نشیند. در این خصوص باید تبیین دقیقی بین دو مفهوم «نرمش قهرمانانه» و
«عقب نشینی» صورت پذیرد .
امید است جناب آقای روحانی بدون این که به
شناسنامه، سواد یا دانش نگارنده از محیط بین الملل و سیاست و حقوق و...
توجه نمایند، بنابر فرموده مولای متقیان امیرالمومنین علی علیه السلام که
«لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَالَ وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَال» از آن چه که
بیان شد برای پیشبرد اهداف متعالی نظام مقدس ج.ا.ا و غلبه بر مکر دشمنان ،
بهره گیرند. جناب آقای روحانی به عنوان رییس جمهور منتخب قطعا بر مبنای
«النصیحه لائمه المسلمین»بیان این مطالب را از مصادیق « حقوق شهروندان در
نظام اسلامی » دانسته و یقین دارند «گفتن و شنودن و اعتراض کردن، هیچ
اشکالی ندارد. افرادی از اعتراض کردن بدشان میآید که یا متکبّرند یا
پشتوانه مردمی ندارند؛ میترسند؛ دلشان میلرزد. اگر کسی اهل تکبّر نباشد -
که خدای متعال را شکر میکنیم که این آلودگی را در ما قرار نداده - و
متّکی به حمایت مردم باشد، به هیچ وجه از این گفتنها و شنیدنها ناراحت
نمیشود؛»( مقام معظم رهبری 7/3/1382) ایشان که به فرموده حضرت آقا یک فرد
آزموده شده ای در نظام جمهوری اسلامی هستند؛ چه در دورهی دفاع مقدس، چه در
مجلس شورای اسلامی، چه در شورای عالی امنیت ملی، کارهای فراوانی بر دوش
ایشان بوده است، که آن خدمات بزرگ را انجام داده است ، در سخنرانی خود در
تاریخ 21 اردیبهشت و در مراسم رونمایی از دستاوردهای هسته ای کشور، بیانات
شایسته ای را ایراد فرمود و نشان داد که بخشی از دلنگرانیهای نخبگان در
اندیشه ایشان نیز وجود دارد.ایشان از بی قانونی آمریکا و عدم انحراف ایران
در فعالیتهای هسته ای سخن گفتند و بر اصل خودباوری و اتکا به ظرفیت درونی
به عنوان یک درس که ملت از امام خویش آموخته است تاکید نمودند.
جناب آقای روحانی اشاره داشتند
«ما
پیرو مولایی هستیم که هیچ وقت به دشمن پشت نکرد و از هیچ قدرتی نترسید و
در برابر تیغ همه قبایل مکه در بستر رسول خدا خوابید و نهراسید.»
امید است این اندیشه و راهبرد در تیم مذاکره کننده کشورمان وجود داشته باشد
و به بهانه این که شکست در مذاکرات باعث تحریم بیشتر خواهد شد، در صورتی
که طرف مقابل، زیاده خواهی های خود را مطرح ساخت، طرف ایرانی به دنبال بستن
یک توافق به هر قیمتی نباشد و بداند برخی اوقات لازم است طرف مقابل را با
توهمات و باورهای غلطی که دارد ، در کنار میز مذاکره ، تنها گذاشت . همه می
دانند و تیم مذاکره کننده کشورمان نیز باور داشته باشد؛ ملت بزرگ ایران
برای نیل به آرمانهای بلند و والای خود- هرچند به دنبال هزینه تراشی بی
دلیل نیست - در جایی که لازم است، ترسی از هزینه دادن ندارد .
اکنون
برخی اخبار و تحلیل و یادداشتهای منتشره در خصوص توافق نهایی حکایت از آن
دارد که طرف غربی ، بازه زمانی طولانی مدتی را برای به اصطلاح راستی آزمایی
ایران مدنظر قرار داده است و متاسفانه برخی منابع داخلی نیز با اشاره به
کشور لیبی ، مدل این چنین را مطرح می سازند. باید از این عده سوال کرد آیا
نباید ظرفیت عظیم و گسترده کشورمان و از سوی دیگر عدم توانایی و انسجام طرف
مقابل را مدنظر قرار داد؟آیا شروران عالم که سابقه استفاده از بمب هسته ای
و کشتار مردم غیر نظامی را جزء افتخارات خود بر می شمارند در جایگاهی
هستند که بخواهند ایران را مورد راستی آزمایی قرار دهند؟به نظر می رسد اگر
ایران اسلامی برنامه ای هم برای برهم زدن جنگ روانی دشمن مبنی بر جنگ افروز
نشان دادن کشورمان داشته باشد، این برنامه باید به گونه ای طراحی شود که
آرمانهای کشورمان را زیر سوال نبرد. به عبارت دیگر نباید به بهانه تاکتیک،
راهبرد را تغییر داد و اگر چنین بود اصولا نباید انقلاب می کردیم. از همان
ابتدای استقرار نظام مقدس ج.ا.ا ، آمریکا ، ایران را به عنوان یک کشور یاغی
و طغیان گر و مدافع تروریسم معرفی کرده است و این جریان تا زمانی که دست
از آرمانهای خود برنداریم و یا ابرقدرت نشویم ادامه خواهد داشت . مناسب آن
است که به جای بالابردن دستها و عذرخواهی از یاغیان عالم، سعی کنیم که
قدرت خود را افزایش دهیم و این تنها راهی است که دشمنان را مجبور خواهد
کرد، با ما به زبان ادب و تکریم سخن گویند.
سخنرانی رییس محترم
جمهور در 21 اردیبهشت نشان داد که ایران اسلامی راه دوم یعنی حرکت به سمت
قوی شدن را برگزیده است و امید است این راهبرد و استراتژی صحیح، با
تاکتیک و تکنیک صحیح نیز همراه گردد و با تکیه بر ظرفیت درونی و با اعتماد
به نصرت الهی و تکیه به نسل جوان و مستعد کشور و بدون گره زدن تحریم به
مذاکرات ، بتوانیم به چشم انداز و افق پیش بینی شده برای کشورمان در سال
1404 رسیده و حتی از آن پیشی بگیریم.