این مطلب 26 آبان ماه 1393 در خبرگزاری فارس منتشر گردید .
در
هر حرکت و اقدامی باید با مشاهده دقیق و رصد اوضاع و احوال، بهترین راه را انتخاب
کرد و ضمن رفع آسیبها و ضعفها، از نقاط قوت برای صید فرصتها بهترین بهرهبرداری
را نمود. یکی از نقاطی که میتواند منشأ آسیب به حرکت جهانی انقلاب اسلامی باشد بیتوجهی
به دلیل اصلی حمایت ملتهای عالم از نظام اسلامی و انجام اقداماتی ضربه زننده به
این حرکت است. باید به این سؤال پاسخ داد مسلمانان و مستضعفانی که در جایجای این
عالم پهناور از ایران اسلامی حمایت میکنند و با در دل به تحسین انقلاب اسلامی
ایران میپردازند، چه منفعت مستقیمی از ایران میبرند؟ آیا ایران اسلامی همانند رژیم
مرتجع عربستان با دلارهای نفتی خود ایشان را تغذیه میکند که نگران از دست دادن
مواجب و قطع حقوق خود باشند؟ آیا ایران اسلامی رفتاری همانند استعمارگران در به
یوغ کشیدن و بردگی مردم و نمایش رفتار سبوعانه و وحشیانه داشته که بگوییم که این
احترام ایران اسلامی به علت ترس مردم از انجام چنین رفتارهایی از سوی ایران اسلامی
هست؟ بهراستی این علاقه و توجه به کشورمان به چه دلیل هست؟ آیا غیرازاین است که
ما تنها کشوری هستیم که بیاعتنا به قواعد ظالمانه عصر کنونی، با تأسی به اهلبیت
عصمت و طهارت علیهمالسلام و اسلام ناب محمدی و مدد گرفتن از ذات باریتعالی،
حمایت از مظلومان و مقابله با ظالمان را وظیفه خود میدانیم. رفتار بیش از سه دهه حیات
انقلاب اسلامی نشان داده که ما معتقد به جنگ حق و باطل هستیم. ما معتقدیم که ایسم
هایی از قبیل کمونیسم و لیبرالیسم و امثالهم توانایی برای اداره جهان را نداشته و
محکوم به فنا هستند. ما معتقدیم که آمریکا شیطان بزرگ است و ما با شیطان همپیمان
نخواهیم شد. ما معتقد به جنگ فقر و غنا هستیم. ما معتقدیم که اسلام سنگرهای جهان
را یکبهیک فتح خواهد کرد. ما اعتقاد داریم باید برای ایجاد جامعه و نظامی مبتنی
بر عدالت و برادری تلاش کنیم و زمینهساز ایجاد جامعه عدلی باشیم که آخرین ذخیره
الهی در آن حاکمیت خواهد داشت. رفتار این سی و چند سال نیز همین اعتقاد را نمایش
میدهد. ما در بحبوحه حملات صدام، به ملت مظلوم افغانستان یاری میرساندیم و این
یاری و مساعدت را فدای مصالحه با شوروی کمونیستی نکردیم. ما برای برقراری ارتباط با
آمریکا و رژیم صهیونیستی، ملت مظلوم فلسطین را لگدمال نکردیم بلکه حتی زمانی که
هنوز حکومت اسلامی را مستقر نکرده بودیم بر حمایت از آرمان فلسطین تأکید داشتیم.
ما زخمخوردگان صدام بعثی، به حمایت از آمریکا علیه مردم عراق اقدام نکردیم و
ائتلاف آمریکا و ایادی او را غیر قانونی معرفی کردیم. ما به حمایت
از سیاهان تحت ستم رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی تا زمان فروپاشی این نظام و پیروزی
ماندلای آزادیخواه، با آن رژیم روابطی برقرار نکردیم.ما به قیمت خون شهدای مظلوم
حج در حرم امن الهی، فریاد برائت از مشرکان را سر دادیم. امام ما این مسیر را مشخص
کرده و ما نیز سعی در طی این طریق داریم. مردم، مستضعفان و مظلومان عالم نیز با
مشاهده این حرکت، ایستادگی، جوانمردی و در عین حال مظلومیت، دل به ما بستهاند و
آرزو میکنند ما ایستاده و پابرجا، بتوانیم حقوق ایشان را از ظالمان و مستکبران عالم
مطالبه کنیم. اگر به حضور سران و مسئولان کشورمان در دیگر کشورها و به خصوص
کشورهایی که زمانی مستعمره یا تحت حاکمیت و قیمومیت استعمارگران بودهاند توجه
کنیم؛ خواهیم دید که استقبال باشکوهی از ایشان به عمل آمده و این استقبال در تمام
دولتهای جمهوری اسلامی ایران قابل مشاهده است. اکنون شجره طیبه انقلاب اسلامی
ریشهای مستحکم یافته و شاخ و برگ آن بر منطقه سایه افکنده و ایجاد و گسترش بیداری
اسلامی ، گوشهای از برکات انقلاب اسلامی مردم ایران است .
البته
دشمن نیز در این مسر بیکار ننشسته و تلاش دارد به هر نحو ممکن در مقابل این حرکت
ایران اسلامی سنگاندازی و مانعتراشی نماید و به همین منظور از تمام امکانات و
مقدورات خویش بهره میبرد. در این مسیر یکی از راهبردیترین و کارگشاترین حرکات و
اقدامات دشمن، القا و تبلیغ این نکته انحرافی و دروغ است که ایران اسلامی از آرمانهای
خود دست کشیده و همانند دیگر کشورها نظم نوین جهانی و ابرقدرت بودن امریکا را
پذیرفته است. نباید فراموش کرد که ناتوی فرهنگی و رسانهای دشمن همانطور که برای
افراد و افکار عمومی داخل کشورمان برنامهریزی میکند، در سطح جهانی نیز با
همین رویکرد به دنبال مأیوس ساختن ملتها از ایران اسلامی است . باید توجه داشت که
برخی اقدامات انجامشده از سوی دولتمردان کشورمان هرچند با توجه به هدفگذاری
داخلی و در راستای تحقق اهداف انجامشده و شاید فینفسه منعی نیز نداشته لیکن در
موضوع تبلیغات، مستمسک طرف غربی برای القاء شبههای که اعلام شد، قرارگرفته
است و ازآنجاکه متأسفانه برخی از مردم و ملتها در این هجوم رسانههای غربی
، منبع خبری دیگری را نمییابند با توجه به اصل تکرار و استمرار در تبلیغ،ممکن
است این القا و دروغ تبلیغاتی را بپذیرند. نظام سلطه
اگر بتواند حتی یک نفر را از جبهه و صف انقلاب اسلامی جدا کند ، کار بزرگی انجام داده
و وظیفه ما است که با این ترفند دشمن مقابله کرده و بهانه به دست او ندهیم.
بهعنوان
نمونه اجازه دهید به بخشی از این حرکات تبلیغی دشمن که مستند به رفتارهای بعضاً
غیرقابل توجیه عناصر خودی انجامشده و میشود اشاره کنیم.
در
دولت موقت تلاش گستردهای برای رفع هرگونه نگرانی آمریکا از بر هم خوردن منافع
ظالمانه این کشور در ایران صورت میپذیرفت و عناصری از دولت موقت به طور رسمی این
اظهارات را مطرح میکردند.
در
قضیه مک فارلین که به دلیل بصیرت حضرت امام برخلاف آنچه سعی شده بود، ورق به نفع
ایران اسلامی برگشت، دشمن قصد داشت ایران اسلامی را دارای بده بستان مخفیانه و پشت
پرده با نظام سلطه و به طور خاص رژیم آمریکا و رژیم صهیونیستی معرفی نماید.
پس
از جنگ، در آنچه گفتگوهای انتقادی نامیده شد بر سر میز مذاکرهای نشستیم که طرف
مقابل ما را به دلیل اعتقادات و باورهایمان مورد آماج قرار دهد و سرانجام این
گفتگوها نیز به ماجرای میکونوس ختم شد. البته در آن مقطع نیز تدبیر مقام معظم
رهبری در مورد راه ندادن سفیر آلمان و بیاعتنایی به خروج سفرهای غربی از ایران،
برد دیگری برای ایران اسلامی رقم زد.
در
زمان دولت اصلاحات نامهای منتسب به مسئولان دولتی ایران منتشر گردید که دولت
ایران در ازا برخی تعهدات طرف آمریکایی و غربی، اعلام کرده بود دست از حمایت از
حرکت مقاومت اسلامی در منطقه برمیدارد. نامهای که میتوان آن را دست کشیدن ایران
اسلامی از تمام شعارها و مبانی خود دانست.
حتی
در دولتهای هشتم و نهم که رفتار و گفتار مسئولین وقت، باعث تقویت نگاه مستضعفان
به جمهوری اسلامی گردیده بود نیز برخی افراد از دوستی با همه ملتها و از جمله ملت
اسراییل! سخن میگفتند.
با
تمام این موارد باید اذعان داشت در دولت کنونی توجه ویژهای به ارتباط با کدخدای
جهان! شده است. برخی مسئولین دولتی برای اینکه کدورتی برای آمریکا حاصل نشود حتی
شعار مرگ بر آمریکا را نیز تحمل نمیکنند؛ در مراسم سیزده آبان غیبشان میزند تا
خدای ناکرده، دشمن ایشان را در صف شعار گویان این روز شریف، مشاهده نکند. برخی از
قدرت لایزال نظامی آمریکا! سخن میگویند که میتواند با یک بمب، همه هستی ایران
اسلامی را بر باد دهد. برخی نگران تحقیر رییسجمهور کشوری
هستند که ما اصولاً برای تحقیر این چنین روسای جمهوری انقلاب کردیم. عدهای سخن از
ارتباط با تمام کشورها [بدون هرگونه استثنا] میگویند و برخی پاسخ توهینها و
تهدیدهای دشمن را با سلام و صلوات و گل و بلبل میدهند و به جای اینکه به فرمایش
ولیفقیه در دهان کسانی که چنین سخنانی میگویند بکوبند و دندانهایش را خرد کنند،
با لبخند گذر میکنند، در محفلی دیگر با اشاره به سیاست پینگپنگ و ایجاد روابط
چین و آمریکا، برای برقراری رابطه با آمریکا به دیپلماسی والیبال دست یازیده میشود
و...
البته
ممکن است مسئولین سیاسی این اقدامات را متناسب با تلاش برای کاهش فشار سیاسی بر
کشورمان مطرح سازند لیکن باید توجه داشت آیا در سطح بینالملل نیز همین
برداشت از اقدامات ایشان صورت میپذیرد؟ آیا این رفتارها نمیتواند منبعی برای
انجام تبلیغات مبنی بر دست کشیدن ایران اسلامی از آرمانهای خود باشد؟ با این وصف
و انتشار اخباری از سوی رسانههای معاند مبنی بر اینکه بالاخره ایران سرکش نیز
رام شد، آن برادر یا خواهر مسلمان یا غیرمسلمان دوستدار ایران اسلامی که در کشوری
دیگر زیر فشار دستگاههای نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و پلیسی و تحت تبلیغات مستمر و البته
هنرمندانه دشمن زندگی میکند در مواجهه با این موارد چه برداشتی خواهد داشت؟
آیا این خطر وجود ندارد که دشمن القا نماید که اینها [جمهوری اسلامی ایران]
نیز تنها شعار میدهند و نمایشی را اجرا میکنند که غرب آن را اداره میکند و خود
ایرانیان با آمریکا و غرب یا در یک جبهه هستند و یا اینکه ایران نیز متوجه شده که
شعارهایی که داده، فضایی و تخیلی بوده و اکنون در نظام و قاعده نظم نوین جهانی
آمریکا هضم شده و دیگر امیدی به این کشور نیست؟
آیا
این رفتارهای زیگزاگی و پرفراز و نشیب، دیگرانی که به ما امید داشتند را ناامید
نخواهد کرد؟ آیا ما به تذبذب سیاسی متهم نخواهیم شد که در هنگام خطر، حامیان و
دوستداران خود را برای نجات خود قربانی میکنیم؟ در چنین وضعیتی، دیگران بر چه
مبنا و اصلی از ما حمایت کنند؟ سخن در این باب فراوان است و هشداری به همه خودیها
که نکند بهگونهای رفتار کنیم که با دست خود خنجری بر عمق استراتژیک کشورمان
بزنیم. دلها دست خدا است و خدا دلها را زمانی به سمت ما سوق میدهد که ما مطیع
اوامر الهی و معتقد به سنن الهی باشیم. اگر نگاه ما به جای «خدا» به «کدخدا» باشد،
دلهای خدایی از ما روی برخواهند تافت.
البته
این یک هشدار است تا نسبت به رفع نقاط آسیب هرچند کوچک اقدام کنیم و در تقویت نقاط
قوت بکوشیم. ایران اسلامی سربازان جانبرکفی دارند که بینام و نشان در عرصههای
مختلف مشغول تقویت جناح مدافعان و حامیان ایران اسلامی هستند. آنچه از حضور سردار
سلیمانی در کشور عراق دیده میشود تنها بخشی از تلاشهای ایران اسلامی برای حمایت
رسمی و علنی از شرافت و کرامت و آزادی انسان است و آنچه اعلام نمیشود، بسیار
بیشتر و بزرگتر است و امید است با برطرف ساختن نقاط ضعف و آسیب از قبیل آنچه ذکر
شد، شاهد افزایش حامیان و تعمیق عمیق استراتژیک کشورمان بهعنوان تنها نظام مبتنی
بر اصل مترقی ولیفقیه در جهان و یگانه حامی واقعی مستضعفان و مظلومان عالم باشیم