آیا غرب، حق غنیسازی هستهای ایران را به رسمیت شناخته است؟/ نکتهای در خصوص بیانیه لوزان
این مطلب 23 اردیبهشت 1394 در خبرگزاری فارس منتشر گردید.
برابر توافق لوزان ایران حق هیچگونه غنیسازی ندارد زیرا هرگونه غنیسازی و به هر میزان، مستلزم عبور ایران از سقف محدودیت سیصد کیلوگرم خواهد بود.
ریاستجمهور محترم بعد از توافق ژنو در بخشی از
نامه خود به مقام معظم رهبری چنین مرقوم نمودند: «دستاوردهای قطعی این
توافق اولیه، به رسمیت شناختهشدن حقوق هستهای ایران و حراست از
دستاوردهای هستهای فرزندان این مرزوبوم بوده است» لیکن هنوز بهاصطلاح
جوهر توافق ژنو خشک نشده بود که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در نشست با
خبرنگاران اظهار داشت: «این توافق گام اول نمیگوید که ایران حق غنیسازی
دارد و در این سند به هیچ عنوان این مسئله اشاره نشده است. در چهارگوشه ان.
پی. تی چنین چیزی مطرح نشده است و این سند هم نمیگوید که ایران حق
غنیسازی دارد، این موضوع مورد توافق طرفین است.» و البته در ادامه نیز
آمریکاییها هیچگاه حق غنیسازی را برای ایران به رسمیت نشناختهاند.
برای
بار دوم و این بار بعد از توافق لوزان مجدداً دولتمردان و تیم
مذاکرهکننده هستهای کشورمان اعلام نمودند که توانستهاند طرف غربی را به
پذیرش حق غنیسازی هستهای کشورمان مجاب نمایند و این موضوع را بهعنوان
دستاوردی مهم به افکار عمومی اعلام نمودند. ازجمله ریاست محترم جمهور در
بیانات خویش بعد از مذاکرات لوزان سوییس اعلام داشت: «در چارچوبی که دیشب
با گروه ۵+۱ به آن رسیدیم، پذیرفته شد که ایران دارای حق غنیسازی در خاک
خود باشد؛ یعنی علیرغم آنچه میگفتند غنیسازی در ایران تهدیدی برای منطقه
و جهان است، دیگر، همه قبول کردهاند غنیسازی در ایران برای هیچکس تهدید
نیست» البته طرف غربی این بار نیز اعلام نمود که به هیچ عنوان این حق را
برای ایران به رسمیت نشناخته است و بیانات مقامات ایرانی دارای مصرف داخلی
است. در متنی که بهعنوان بیانیه و یا توافق لوزان منتشر گردید نیز
بهصراحت چنین موضوع و حقی را برای ایران به رسمیت شناخته نشده است و
مدافعان این توافق از اعلام آن بخش از توافق که بهصراحت این حق را برای
ایران به رسمیت میشناسد ناتوان بودهاند. ظاهراً آنچه مبنای سخن مقامات
کشورمان برای اعلام این موضع بوده، توافقی است که برای چرخش کمی بیش از پنج
هزار سانتریفیوژ نسل یک و اجازه برای نگهداری سیصد کیلو مواد غنیشده در
کشورمان به دست آمده است؛ اما موضوع به این شکل که به نظر میرسد نیست و
طرف غربی با حیلهگری و استفاده از غفلت طرف ایرانی سعی دارد به مقصود خود
نائل آید.
بر اساس آنچه طرف آمریکایی اعلام کرده و در مصاحبههای
طرف ایرانی نیز مورد پذیرش و تائید قرار گرفته است، ایران باید نسبت به از
بین بردن ذخایر اورانیوم غنیسازی شده خود اقدام و آن را به مقدار حداکثر
سیصد کیلوگرم برساند. درواقع ایران، تنها اجازه نگهداری سیصد کیلوگرم
اورانیوم غنیشده در کشور را دارد و این محدودیت برای یک بازه زمانی
طولانیمدت (حداقل دهساله) ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر تمام اقدامات،
تأسیسات و ذخایر ایران تحت نظارت شدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد
بود؛ بنابراین اگر فرض کنیم که ایران حق غنیسازی را در داخل خاک خود دارا
میباشد، چنانچه سانتریفیوژهای ایران در آبشارهای موجود، حتی یک گرم
اورانیوم غنیسازی شده تولید نمایند، این محدودیت نقض شده و ایران «سیصد
کیلوگرم + یک گرم» اورانیوم غنیشده خواهد داشت که خلاف تعهد ایران است و
آژانس این موضوع را بهعنوان نقض توافق از سوی ایران اعلام خواهد نمود؛ به
عبارت دیگر ایران حق هیچگونه غنیسازی ندارد زیرا هرگونه غنیسازی و به هر
میزان، مستلزم عبور ایران از سقف محدودیت سیصد کیلوگرم خواهد بود. در
مواجهه با این وضع ایران تنها چند راه در پیش دارد.
راهحل اول
اینکه از خیر غنیسازی اورانیوم گذشته و دست به این اقدام نزند؛ و دیگر
اینکه لاجرم برای رفع این مشکل، باید در انتهای هر آبشار برای غنیسازی،
سامانهای نیز برای نابود کردن اورانیوم غنیسازی شده ایجاد نماید و یا
اینکه از ابتدا میران ذخیره خود را به کمتر از سیصد کیلو کاهش دهد و با
استفاده از سانتریفیوژهای نسل یک خود، به غنیسازی پردازد تا زمانی که این
حجم به سیصد کیلو برسد و زمانی که تولید و ذخیره به سیصد کیلوگرم رسید،
مجدداً آن را از بین ببرد و این چرخه را به مدت ده سال ادامه دهد! با این
وصف کدام منطق اقتصادی و علمی این موضوع را پذیرا باشد و چگونه میتوان این
نحوه پذیرش غرب برای غنیسازی ایران را، بهعنوان یک افتخار و دستاورد به
ملت تقدیم کرد؟
البته این موضوع در صورتی است که توافق نهایی به
همین صورتی باشد که اکنون مطرح است و ازآنجا که متأسفانه علیرغم تذکر
بالاترین مقام کشورمان، هنوز گزاره برگ ایران توسط تیم هستهای کشورمان
منتشر نشده است نمیتوان متوجه شد که آیا تیم ایرانی سعی و تلاشی برای برهم
زدن این سناریو خواهد داشت و یا اینکه با اعتماد بیشازحد به نظرات خویش و
بیتوجه به نظر منتقدان و مخالفان توافق ژنو و بیانیه لوزان، در توافق
نهایی چنین اصلی را خواهد پذیرفت.
بعد نوشت : مطرح شده بود که ایران می تواند اورانیوم غنی شده را اکسید کرده و آن را در مصرف میله های سوخت به کار گیرد. باید توجه داشت که مشکل این است که در این بیانیه سخنی مبنی بر اجازه ایران برای این کار ذکر نشده است و همان طور که بعد از توافق ژنو امکان تزریق گاز به سانتریفیوژ پیشرفته ایرانی داده نشد، در این جا نیز همین وضعیت حاکم خواهد بود. اصولا این هشدار و متن برای دقت کردن در این که مغلوب حیله دشمن نشویم، نگاشته شده است .