نقطهگریز هستهای مجعولی که معقول شد/ آیا ایران منطق آمریکا را در بحث نقطه گریز هستهای پذیرفته است ؟
این مطلب در صفحه 10 روزنامه کیهان 10 اردیبهشت 1394 منتشر گردید.
گرد و غبار که فرونشیند، دیدنیها دیده میشود. بعد از حجم وسیع تبلیغات
درخصوص توافق ژنو و به خصوص توافق لوزان و ارسال پیامهای تبریک به مناسبت
این فتحالفتوح، در حالی که مشخص نبود که مبنای این تبریکها چیست و کدام
پیروزی حاصل شده که لازم است به آن مناسبت چنین جشنی برپا شود، اکنون
علیرغم استنکاف دولتمردان و تیم هستهای کشورمان برای انتشار گزاره برگ،
مشخص شده که متاسفانه نه تنها بسیاری از آنچه آمریکاییها بیان داشتند،
صحیح بوده است بلکه موضوع فراتر از آن چیزی است که تصور میشد.
آنچه
برخی منتقدان درخصوص عقبنشینی و عبور از خطوط قرمز توسط تیم هستهای
کشورمان مطرح میسازند این انگاره را متبادر میساخت که تیم هستهای
کشورمان بر پایه راهبرد لغو تحریمها حاضر شده امتیازات بیش از حد مقرر به
طرف مقابل اعطا نماید لیکن اکنون مشخص شده که مبنای این همه عقبنشینی،
نه اخذ امتیاز از حریف بوده بلکه تمام این تصمیمات، کبرای قضیهای است که
صغرای آن بسیار عجیب و غیرقابل تصور است. موضوعی که جناب آقای صالحی در
مصاحبه خود با شبکه cctv مطرح ساختند. ایشان در پاسخ به سوالی در خصوص
موضوع نقطه گریز هستهای که توسط طرف آمریکایی مطرح شده، اظهار میدارد:
«همانگونه که قبلا هم گفتهام توافقی در این خصوص وجود ندارد، اما درکی در
این خصوص وجود دارد که باید زمان دستیابی حدود یک سال باشد و ما هم
معتقدیم این موضوع معقول است و به هیچوجه هم غیرمنطقی نیست. ما برای نمایش
اراده و آمادگی ایران که خواهان حل این مسائل است جواب مثبت دادهایم و به
طور داوطلبانه معیار یک سال زمان برای دستیابی به نقطه گریز هستهای را
پذیرفتهایم؛ بنابراین درچارچوب ایده یک سال زمان برای دستیابی به نقطه عطف
هستهای، ما فعالیتهای خود را در بخش غنیسازی اورانیوم محدود کردهایم.»
به
عبارت دیگر آنچه سران رژیم غاصب صهیونیست مطرح ساخته و بر مبنای آن حجم
وسیع تبلیغات علیه کشورمان به راه انداخته بودند، واژهای که به لطف
تبلیغات و پروپاگاندای طرف غربی جعل گردید، اکنون به حقیقتی تبدیل شده که
مبنای عقبنشینی ایران از توسعه و پیشرفت هستهای قرار گیرد. شایسته است
جناب آقای صالحی و دیگر دولتمردان کشورمان توضیح دهند که این موضوع جعلی،
چگونه به یک مسئله منطقی و معقول که مورد پذیرش ما ]ایران[ نیز میباشد،
تبدیل شده است؟ تیم هستهای کشورمان قرار است از منافع ایران حمایت نماید و
یا اینکه به دنبال تثبیت ادعاهای کذب و جعلی طرف مقابل باشد؟
همدلی و
همزبانی دستوری امکانپذیر نخواهد بود. نمیتوان از ملت و نخبگان توقع داشت
ساکت بنشینند و حرف نزنند تا آقایان به توافق نهایی برسند و آنگاه در یک
عمل انجام شده قرار گیرند. اگر مبنای مذاکرات و مفروضات تیم هستهای
کشورمان چنین باشد، پایانکار از هماکنون مشخص و آشکار است اکنون مشخص است
که با این اصلی که جناب آقای صالحی به عنوان مبنای مذاکره با طرف غربی آن
را مطرح ساختهاند، ادامه کار به کجا خواهد انجامید. اگر قرار بر این باشد،
بازمیگردیم به همان مسیری که در مذاکرات دوره اصلاحات به آن رسیدیم؛ یعنی
تعطیلی تمام زیرساختهای هستهای کشورمان و پیشنهاد گستاخانه طرف غربی
برای پرداخت حق و بیمه بیکاری به آن دسته از دانشمندان هستهای کشورمان که
به واسطه تعطیلی مراکز هستهای، کار خود را از دست میدهند.
برای مقابله
با آن وضعیت کمترین خواسته این است که تیم هستهای کشورمان این خطای
راهبردی را اصلاح نموده و مبنای مذاکرات را خطوط قرمز ترسیمی از سوی رهبر
معظم انقلاب قرار دهند.