دولت، جسارت بازگشت از مسیر بن بست مذاکره با آمریکا را داشته باشد
این مطلب 17 دی ماه 1393 در خبرگزاری فارس منتشر گردید
مقام معظم رهبری با توجه اصرار دولتمردان، اجازه مذاکره با آمریکا در خصوص موضوع هستهای را به دولت محترم صادر فرمودهاند اما بیفایده بودن مذاکره با آمریکا و حتی ضرر داشتن این مذاکره، مطلبی است که مقام معظم رهبری نه به کنایه و تلویح، بلکه به صراحت بدان تصریح کردهاند «البته در زمینهی ادامهی مذاکرات هستهای، منع نمیکنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود اما این، یک تجربهی ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکاییها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.» (22/5/1393 ) معظم له در ادامه فرموده بودند کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟ با این مقدمه، شایسته است دلایل اصرار دولت بر مذاکره را مورد مداقه قرار دهیم.
جناب آقای روحانی بر اساس راهبرد و استراتژی که مدنظر داشتند پیش از انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بودند حلوفصل قضایا با کدخدا راحتتر از رایزنی با رعایا است. البته در این تعبیر نیز اشکال وارد است چرا که حتی سیاستمداران امروز آمریکا نیز بر افول این به اصطلاح ابرقدرت و اتمام دوران کدخدایی خویش واقفند؛ لیکن با توجه به انتخاب جناب آقای روحانی با رأی ملت به ریاست جمهوری ، برخی از جریانات و گروهها رأی مردم را رأی به رابطه با آمریکا تعبیر کردند. تعبیری که هرچند سفسطه در آن موج میزد لیکن برای برخی به باور تبدیل گردید. قطعاً رأی مردم به آقای روحانی نه رأی به رابطه با آمریکا بلکه رأی به مجموعه شعارهای آقای روحانی و با توجه به شناخت قبلی از ایشان بود. مردی باسابقه مناسب، حاضر در بحرانها، دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی که احساس میشد میتواند برخی از مشکلات کشور را با روحیه و گروه کاری خود مرتفع سازد. بااینحال لاجرم یکی از شعارهای ایشان تعامل با کدخدا بود و با توجه به اصرار ایشان بر این امر، نظام نمیتوانست به این موضوع بیتفاوت باشد. بر همین اساس با توجه به اصرار دولت و برخی دولتمردان، نظام اسلامی اجازه برقراری این تماس را البته با محدودیتهای منطقی صادر نمود.
برای این مذاکرات چند شرط، لازم الرعایه اعلام گردید:
مذاکرات در سطح وزارت خارجه باشد.
مذاکرات تنها در خصوص موضوع هستهای باشد.
ضمن واگذاری اختیارات لازم به مذاکرهکنندگان، خطوط قرمز کشور در این مذاکرات مورد توجه قرار گیرد.
البته مقام معظم رهبری در همان آغاز بر ابتر بودن این مذاکرات به واسطه روحیه استکباری آمریکاییها، تصریح فرمودند.
با این حال ممکن است برخی از افراد و دولتمردان به این باور نرسیده بودند که این مذاکره ثمری نخواهد داشت و کار خود را دارای منفعت عقلایی و اثرات مثبت برای ملت و نظام میدانستند و به همین دلیل روند مذاکرات را با جدیت و تلاش پیگیری مینمودند. این روحیه و تلاش، فارغ از نتایج آن، مورد تقدیر است لیکن در میدان و صحنه عمل، هر چه همت طرف ایرانی برای رسیدن به توافق بیشتر میشد، بداخلاقی، زیادهخواهی، توهین، جسارت و تهدید طرف مقابل افزون میگردید. با توجه به این موضوع، به نظر میرسید گروه مذاکرهکننده کشورمان باید به این باور رسیده باشد که این مذاکرات ثمر و نتیجهای نداشته است و در مذاکرات آذرماه با توجه به عدم توافق نهایی، به این مسئله خاتمه میداد اما ظاهراً دولتمردان محترم، همچنان امید دارند که بتوانند از این مذاکرات دستاوردی برای ارائه به مردم بیابند و به همین منظور تمدید مذاکرات را پذیرفتهاند.
با پوزش از دولتمردان و با ذکر این نکته که در مثل مناقشه نیست، وضعیت کنونی همانند فردی است که به امید برنده شدن در یک بخت آزمایی، آینده را به بخت و شانس گره زده و با خرج کردن دارایی خود و حتی قرض گرفتن از دیگران، همچنان به این بازی ادامه میدهد. قطعاً نمیتوان آینده روشنی برای این فرد تصور نمود. اگر این فرد به جای خوشباوری به اینکه ممکن است در این قرعه کشی شانس به وی روی آورد، بر اساس واقعیات، با رویکردی عاقلانه و مدبرانه و با توجه به میزان دارایی و استعداد و ظرفیت خود، به جای خرید بلیط بخت آزمایی ، تلاشی اقتصادی را آغاز میکرد، به منافع واقعی، بیش از آنچه در توهم قرار بود به آن دست یابد، نایل میآمد.
دولت محترم در این مذاکرات به امید لغو تحریم، داشتههای مادی و معنوی خود را هزینه کرده بدون آنکه دستاورد شایستهای کسب کرده باشد و در تمدید مذاکرات نیز قرار نیست معجزهای رخ دهد. دولت محترم باید جسارت اعلام بینتیجه بودن مذاکره با شیطان را داشته باشد؛ به عبارت دیگر چنانچه به هر دلیل دولتمردان محترم این مذاکرات را راهی برای برطرف ساختن فشار از نظام و مردم تعبیر کرده و بر آن اصرار داشتند، اکنون با توجه به نتایج حاصله، بیفایده بودن این مذاکرات و عدم تغییر رویکرد شیطان بزرگ مشخص شده و نباید اصراری بر ادامه مذاکرات از طرف دولت ایران وجود داشته باشد چرا که با توجه به وضعیت کنونی، در پایان این مذاکرات نیز چیزی عاید نخواهد شد و سرانجام باور به صداقت شیطان، جز پشیمانی و فریب نخواهد بود.
جناب آقای روحانی مطمئن باشند صراحت بازگویی این واقعیت به مردم نه تنها باعث کم شدن ارزش و اعتبار دولت نخواهد شد بلکه بر ارزش و احترام دولت خواهد افزود. مقام معظم رهبری فرمودهاند: همراه با تشریح کارها و بیان نقاط قوت، به صراحت به مردم بگویید که این کارها را نتوانستیم انجام دهیم و مطمئن باشید مردم، کسی را برای کاری که تلاش کرده اما نتوانسته انجام دهد، مؤاخذه نمیکنند.(6/6/1390)