پژوهشگر

این وبلاگ حاوی نوشته ها و یادداشتهای منتشره اینجانب در رسانه ها می باشد

پژوهشگر

این وبلاگ حاوی نوشته ها و یادداشتهای منتشره اینجانب در رسانه ها می باشد

اینجانب علی اکبری به عنوان محقق و پژوهشگر مطالبی را در رسانه ها و خبرگزاری ها منتشر می نمایم که سعی دارم آنها را در این وبلاگ قرار دهم.
برای دسترسی بهتر خوانندگان محترم به اصل یادداشت درخبرگزاری یا تارنمای انتشار دهنده، در ابتدای هر متن، ضمن درج تاریخ و نام تارنمای مربوطه، لینک مربوطه نیز قرار گرفته است .

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

این مطلب در تاریخ 18 اسفند 1392 در خبرگزاری فارس منتشر شده است .

مناقشه آمریکا و غرب با روسیه به روزهای بحرانی خود رسیده است . پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد و جهان دو قطبی، اکنون بار دیگر شاهد صف آرایی بلوک شرق و غرب با یکدیگر هستیم. پس از سال 1991 میلادی تاکنون همواره غرب تلاش کرده با یارگیری از کشورهایی که زمانی تحت سیطره کمونیسم بودند خود را به مرزهای روسیه نزدیک نماید و روسیه هر چقدر قویتر شده است، مخالفت با این موضوع را شدت بخشیده است . روسیه هنوز خود را یک امپراطوری و ابرقدرت می داند که برای افزایش قدرت خود باید سرسختانه بر موضع خود پایداری نماید. استقرار موشکهای ناتو در نزدیک مرزهای روسیه و تهدید روسیه به عکس العمل نظامی از مواردی بود که قبل از بحران اوکراین این تقابل را به وضوح عیان می ساخت.

عدم همراهی روسیه در موضوع هسته ای ایران و نیز بحران سوریه با آمریکا  که باعث شکست آمریکا در این دو مساله گردید نشان داد که روسیه از وضعیت آشفته بعد از فروپاشی شوروی رهایی یافته و اکنون با راهبردی جدید ، تلاش دارد هژمون خود را افزایش و تثبیت نماید. آمریکا که تهدید به استفاده از قدرت نظامی در سوریه نموده بود  و حتی برای این حمله مهلت و بازه زمانی معین کرده بود ، در تقابل با اتحاد ایران و روسیه مجبور شد از این تصمیم عقب نشینی نماید.در موضوع ایران نیز آمریکا نتوانسته است روسیه را با خود همراه سازد و این کشور همواره مخالفت خود با استفاده از زبان تهدید و یا تحریم را اعلام ، و دیپلماسی را تنها راه حل این مساله عنوان نموده است .

با توجه به این مسایل آمریکا تلاش نمود که  این بار خود را به مرزهای روسیه رسانده و قدرت خود را به رخ حریف بکشاند به نوعی تلافی شکست در راهبرد خود در سوریه و ایران را در زمین اوکراین از روسیه بگیرد. کودتا علیه حکومت قانونی اوکراین با رنگ و لعاب مردمی و استقرار دولتی غربزده و دست نشانده در اوکراین  می توانست این اهرم فشار را در اختیار آمریکا قرار دهد که روسیه را مجبور به همراهی خود سازد .

لیکن به نظر می رسد این راهبرد ، نه تنها باعث عقب نشینی روسیه نشد، بلکه آمریکا و غرب را درگیر بحرانی همانند نبرد استالینگراد برای هیتلر نموده است .

در هنگامه جنگ جهانی دوم ،  هیتلر سرمست از قدرت خود علاوه بر جبهه نبرد در اروپا، تلاش کرد دامنه استیلای خود را افزایش داده و برهمین راهبرد  به شوروی حمله  کرد. در این حمله علاوه بر تجهیزات و امکانات سخت افزاری ، بیش از سیصد هزار جنگجوی تحت رهبری آلمان نازی به کار گرفته شد اما نه تنها پیروزی نصیب هیتلر نشد بلکه سرمای روسیه و اتمام مهمات آلمانیها باعث شکستی تاریخی برای آلمان گردید و این شکست مقدمه ای برای شکستهای دیگر هیتلر گردید به گونه ای که صاحب نظران یکی از علل اصلی شکست هیتلر و آلمان در جنگ جهانی دوم را اشتباه راهبردی او در گسترش جنگ و حمله به شوروی بیان می دارند.

اکنون نیز همین مشابهت باعث می گردد که این تحلیل خود را به عنوان یکی از آینده های محتمل در خصوص تقابل روسیه و آمریکا در اوکراین  معرفی نماید.

آمریکا که نیروهای نظامی و تلاش دیپلماتیک خود را در حوزه های عراق ، افغانستان، پاکستان، ایران ، لبنان، سوریه و... گسترش داده بود اکنون در صحنه ای جدید با نیروی قدرتمند رودرو شده است .  عقب نشینی آمریکا در موضوع اوکراین  باعث از دست رفتن هیمنه او و مقاومت باعث از دست رفتن توان او خواهد شد که در هر دو صورت باید شکست را پذیرا باشد.اکنون آمریکا به عنوان مقروض ترین کشور جهان با مشکلات اقتصادی فراوانی مواجه است که نه تنها توان مخفی سازی آن را ندارد بلکه در داخل این کشور نیز اختلاف در این خصوص ، باعث شد که این کشور بیش از دو هفته تعطیل شود.اروپا نیز درگیر بحران اقتصادی  بی سابقه ای است به گونه ای که برخی از کشورهای این اتحادیه عملا  ورشکسته هستند و هر روز در بسیاری از این کشورها شاهد اعتصاب بخشهای مختلف در اعتراض به این مساله هستیم. از سوی دیگر اروپا وابستگی شدید به منابع فسیلی روسیه دارد و اقدام روسیه در قطع گاز صادراتی خود به کشورهای اروپایی  می تواند اروپا را با بحران مواجه سازد هرچند که در جنگ تبلیعاتی ،اروپائیان اعلام کرده اند ذخایر انرژی برای مواجهه با ابن بحران را در اختیار دارند و قطع گاز روسیه تاثیری بر آنها ندارد لیکن تجربه قبلی اروپا در زمانی که روسیه اقدام به قطع گاز صادراتی خود نمود، به وضوح بطلان این ادعای اروپائیان را برملا می سازد.

از سوی دیگر به نظر می رسد تحریم روسیه بیش از آن که بر این کشور تاثیرگذار باشد باعث «خود تحریمی» اروپا و آمریکا خواهد شد. اکنون اروپا برای برداشته شدن تحریم ایران لحظه شماری می نماید تا با برداشته شدن این تحریمها و برقرای روابط تجاری با ایران بتواند بخشی از مشکلات اقتصادی خود را مرتفع سازد و مشخص نیست این اتحادیه چگونه خواهد توانست با از دست رفتن فرصتهای شغلی به واسطه تحریم روسیه  که تعامل گسترده تری از ایران با اروپا دارد خود را  از این مهلکه و بحران اقتصادی که درگیر آن است خلاصی بخشد  و بدون شک هرچقدر زمان درگیری و تقابل این دو در بحران اوکراین به طول بیانجامد ، این اروپا و آمریکا است که با از دست رفتن توان مقاومت و قدرت خود مواجه خواهد شد و پیروزی را تقدیم روسیه خواهد کرد . به نظر می رسد اگر سیاستمداران و استراتژیستهای غربی ، تحلیل درستی از قضایا داشته باشند به دنبال راه حلی خواهند بود که هر چه سریعتر خود را از باتلاق اوکراین بیرون کشند هرچند که بیرون رفتن از این باتلاق نیز چیزی جز حسرت و شکست برای آنها در پی نخواهد داشت اما به هر حال بیماری بهتر از مرگ است  و شکست بهتر از نابودی .

کشورهای مخالف سیطره و هژمون غرب و آمریکا نیز این امکان را دارند که با نزدیک شدن به یکدیگر و گسترش تعاملات اقتصادی ، سیاسی و... با یکدیگر ، جبهه ای منسجم و پایدار را ایجاد نمایند و در این جبهه به نظر می رسد سه کشور ایران، روسیه و چین ار قدرت و توان بالایی برخوردار باشند. .وزارت امور خارجه کشورمان باید این مساله را فرصتی مغتنم برای بهره برداری سیاسی در تقابل با آمریکا دانسته و ضمن تلاش برای استقرار حکومت مردمی ( و نه دست نشانده در اوکراین) نقشی فعال و غیر منفعلانه در این مساله بر عهده بگیرد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی